🦋*﷽*🦋 خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی حاج قاسم سلیمانی📝 یک بار در ماه مبارک رمضان حاج قاسم دو جا دعوت بود؛ به منزل‌مان آمد و نماز مغرب و عشا را در منزلمان خواند و گفت: «مادر خانم شهید کازرونی بنده را به منزلشان دعوت کرده است؛ می‌خواهم به آنجا بروم.» بعد با حاج قاسم به منزل مادرخانم شهید کازرونی رفتیم. یکی از برنامه‌های ما دیدار با خانواده شهدا بود. یک بار به دیدن مادر شهیدان محمدآبادی در ماهان رفتیم؛ خانم محمدآبادی دو پسرشان شهید شدند و سه پسرشان جانباز هستند؛ جالب اینجاست که شهیدان هجبری دو خواهرزاده یتیم خانم محمدآبادی بودند که ایشان این دو بزرگوار را بزرگ کرده است و آن‌ها هم به جبهه رفتند و شهید شدند. یک بار این مادر شهید زمین خورده بود. می‌گفت: «اگر حاج قاسم خبر داشت، می‌آمد و حال من را می‌پرسید.» من شماره شهید پورجعفری را گرفتم و نهایتاً با حاج قاسم ارتباط گرفتیم؛ مادر شهیدان محمدآبادی گوشی تلفن را می‌بوسید و به حاج قاسم می‌گفت: «مادر کجایی؟ دورت بگردم؛ فدایت شوم. کربلا هستی؟» 🎤 راوی سردار حسنی