🔶
#پساساختارگرایان با این ایده پیش آمدند که تحلیل متون ادبی، همچون بررسی متون علمی و مبانی نظری زبانی نیست؛ و در آن، مضامین اخلاقی و مسائل معنوی و فلسفی دخیل است. طبق نظر آنها، زبان تنها یک نظام معنوی است؛ و عامل اصلی شکل دهنده کلیه جریان ها و پدیده های جهانی نیست.
🔷 در حقیقت اساس و شالوده تئوری پساساختارگرایان بر پایه ناپایداری و نارسایی زبان استوار گشته است تئوری مشهور
#دریدا به نام «
#تفاوت»، اثبات کرد که معنا وابسته به نشانه های زبانی نیست.
پساساختارگرایان در تلاشی مضاعف، بر آن شدند که تلفیقی میان عقاید
#مارکس،
#فروید و
#سوسور پدید آورند.
♨️ آنها به شدت با عقاید
#اگزیستانسیالیست ها که می گفتند: «هر انسان، دست پرورده آن که خود آفریده است»، مخالف بودند. آنان به تأثیر بسزای جامعه فرهنگ و سنن، در شکل گیری شخصیت وجودی انسان ها واقف هستند، و بـر ایــن باورند که انسان هیچ گونه نظارتی بر جریان های
#روان_شناسی،
#جامعه_شناسی و
#زبان_شناسی ندارد.
⭕️
#میشل_فوکو، مورخ و فیلسوف فرانسوی توانست مهم ترین مباحث پساساختارگرایان را مطرح سازد او پذیرفته بود که زبان و جامعه، توسط یک نظام قانون مند شکل می گیرند اما نتوانست دو نقطه نظر ساختارگرایان را پذیرا باشد:
🔸ساختار مدون و بنیادینی وجود دارد که میتواند شرایط و موقعیت انسان را توصیف کند.
🔹نظام نشانه ها، نظام تعیین کننده و بنیادین درک حقایق است. میشل فوکو بر این باور نیست که ساختار مدونی وجود دارد که بتواند شرایط انسانی را تفسیر کند در عین حال که او اظهار داشت:
«غیر ممکن است که از دور دستی بر آتش داشت و توانست موقعیت ها و تمامی پدیده ها و شواهد جهان متن را تحلیل کرد».
💢
#رولان_بارت، این تلاش
#ساختارگرایان را که می خواهند برای تمامی آثار و پدیده ها، ساختاری واحد بنیان کنند، بی ثمر و کمی خنده آور توصیف کرد او به اصل لذت بردن از متن معتقد است؛ و این حق را به خواننده می دهد تا آزادانه و به هر نحو که دوست دارد متون و جهان هستی را استنباط کند.
📖کتاب
#هویت_شناسی_ادبیات_و_نحله_های_ادبی_معاصر به کوشش
#کامران_پارسی_نژاد
#آموزش_مفاهیم
📌
@canoon_org