ياران روز شنبه
از جمله گروه هايى كه مورد آزمايش پروردگار قرار گرفتند، اصحاب السبت هستند. امتحان سختى از آنها گرفته شد. عدّه زيادى از امتحان شوندگان مردود شده، و تعداد كمى سربلند و سرافراز شدند.
سرگذشت آنها در چند سوره قرآن آمده كه مهم تر از همه، آيه ۴۷ سوره نساء و آيات ۱۶۳ تا ۱۶۶ سوره اعراف است.
خلاصه داستان آنها به شرح زير است:
گروهى از يهوديان در كنار دريايى- ظاهراً درياى احمر- زندگى مى كردند،
نام شهرشان ايله بود، كه بعداً ايلات ناميده شد. يكى از مشاغل ساحل نشينان ماهى گيرى است كه براى تأمين نيازهاى خانواده و كسب و كار و تجارت به آن مى پردازند.
به آنها دستور داده شد كه در روز شنبه، روز تعطيلى و عبادت قوم يهود، ماهى گيرى را تعطيل كرده و بقيّه هفته را به كار ماهى گيرى بپردازند. ماهىها حيوانات باهوشى هستند، به گونه اى كه بعضى از ماهى هاى آزاد موقع تخم ريزى از يك اقيانوس حركت كرده و چندين هزار كيلومتر را طى مى كنند تا به محلّ تولّدشان برسند، و در آن جا تخم ريزى كنند.
آرى ماهىها احساس كردند روزهاى شنبه خبرى از صيادها و ماهى گيرها نيست، لذا آزادانه بر روى آب ظاهر مى شدند تا از اكسيژن و نور آفتاب استفاده كافى را ببرند. صيّادان كه مى ديدند روز شنبه ماهى هاى فراوانى بر سطح آب ظاهر مى شوند وسوسه شدند. عدّه اى در مقابل وسوسه هاى شيطان مقاومت كرده و تسليم نشدند و هم چنان ماهى گيرى را در روز شنبه تعطيل كردند. امّا برخى ديگر متوسّل به كلاه شرعى شده، تا هم ماهىها را از دست ندهند، و هم به خيال خود، با فرمان خدا مخالفت نكرده باشند و حرمت ماهى گيرى در روز شنبه شكسته نشود. برخى از آنها در كنار ساحل گودال هاى وسيعى ايجاد كرده و روز شنبه ورودى آن را باز مى نمودند و هنگامى كه ماهىها وارد آن گودال مى شدند ورودى آب را مى بستند و روزهاى بعد ماهيان حبس شده در آن گودالها را صيد مى كردند. عدّه اى ديگر تورهاى ماهى گيرى را شنبه در آب مى گستراندند و ماهى هاى گرفتار شده در دام را روزهاى ديگر از آب بيرون مى كشيدند!
يهوديان شهر ايلات در برابر اين امتحان الهى به سه گروه تقسيم شدند:
الف) گروه اوّل اكثريت گناه كار و خانوادهايشان.
ب) گروه دوم اقليت ناهيان از منكر كه اكثريّت گناه كار را موعظه و نصيحت مى كردند و مى گفتند خداوند شما را با چيزى كه دوست داريد آزمايش مى كند، مراقب باشيد از اين امتحان سرافراز خارج شويد. هر چند اكثريت گناه كار به توصيه هاى ناهيان از منكر گوش نمى دادند امّا آنها خسته و مأيوس نشده و به كار خود ادامه مى دادند.
البتّه اين درس عبرتى است براى همه ما كه با يك بار گفتن و اثر نكردن مأيوس نشويم، بلكه آن را ادامه دهيم و مدامت داشته باشيم بالاخره تأثير خواهد كرد. حضرت نوح عليه السلام در طول ۹۵۰ سال پيامبرى خود موفّق شد تنها حدود ۸۰ نفر را خداپرست كند. [۱] يعنى براى موحّد كردن هر نفر تقريباً ۱۲ سال زحمت كشيد! حال ما با يك بار نهى از منكر كردن، حتّى نسبت به فرزندان و اعضاى خانواده نااميد و مأيوس مى شويم!
ج) گروه سوم بى طرف بودند. آنها به ناهيان از منكر مى گفتند: چرا خودتان را به زحمت مى اندازيد؟ آنها را رها كنيد، ما را در يك قبر كه نمى گذارند! عيسى به دين خود موسى به دين خود! چرا سرى كه درد نمى كند دستمال مى بنديد! امّا ناهيان از منكر در پاسخ آنها مى گفتند: اين كار ما دو فايده دارد: نخست اين كه ما به فريضه نهى از منكر كه از واجبات مهم است عمل كرده ايم، و فرداى قيامت مؤاخذه نخواهيم شد. ديگر اين كه شايد متنبّه شوند و دست از كار خلاف خويش بردارند.
مدّتى گذشت و عذاب الهى نازل شد. خداوند متعال در آيه ۱۶۵ سوره اعراف مى فرمايد:
« «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ
بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ»؛ امّا هنگامى كه تذكراتى را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، (و لحظه عذاب فرا رسيد؛) نهى كنندگان از بدى را رهايى بخشيديم؛ و كسانى را كه ستم كردند، به خاطر نافرمانيشان به عذاب شديدى گرفتار ساختيم».
در روايتى آمده: ناهيان از منكر به اكثريّت آلوده و گروه بى تفاوت گفتند: ما نمى توانيم با شما در يك مكان زندگى كنيم، لذا ديوارى ميان خود كشيدند.
ناهيان از منكر و خانوادهايشان اين سوى ديوار، و آن دو گروه در سوى ديگر.
بناگاه ناهيان از منكر سر و صدايى را از آن سوى ديوار شنيدند وقتى به آن جا نگريستند مشاهده كردند كه تمام آنها به عذاب الهى گرفتار شدند، هم كسانى كه دست به حيله شرعى زدند و هم گروهى كه بى طرف بوده و با سكوت خود، كار گروه اوّل را تأييد كردند. [۱]
----------
[۱]: تفسير البرهان، ج ۳، ص ۱۰۵، ح ۵۰۹۳.
[۱]: كافى، ج ۸، ص ۱۵۸، ح ۱۵۱.
•✾📚
@Dastan 📚✾•