🔆خواب پيام آور! 🔅شخصى را مى شناسم ، دانشمندى اديب و احتياط كار و وارسته بود، مردم به او احترام خاصى مى كردند، حدود پانزده سال است كه از دنيا رفته است . 🔅متأ سفانه از خصوصيات او اين بود كه از مجالس عزاى سيد شهيدان امام حسين (ع ) كنار مى كشيد و در دستجات سينه زنى شركت نمى نمود. 🔅چندى پيش يكى از مؤمنينى كه دهها سال است از چاكران درگاه امام حسين عليه السّلام مى باشد و در حسينيه اى خدمتگذار عزاداران است ، نقل مى كرد: در عالم خواب ديدم ، ماشين سوارى آمد و كنار در حسينيه توقف كرد، و چند نفر از آن پياده شدند از جمله شخص مذكور، پياده شد و نزد من آمد و ملتمسانه از من تقاضا كرد كه مقدارى از آن چادر حسينيه را به من بدهيد، كه به آن احتياج دارم . 🔅نگارنده : وقتى كه اين خواب را شنيدم ، بى درنگ دريافتم كه او بر اثر كناره گيرى از عزاى امام حسين (ع ) اكنون در عالم برزخ ، كارش به جائى رسيده كه به مقدارى پارچه چادر حسينيه ، نياز پيدا نموده است . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾