🔆حكومتى دادگر  بانوى سالخورده و فربهى بنام (دارميه ) از ارادتمندان على عليه السلام بود، در مكه زندگى مى كرد. معاويه در موسم حج وارد مكه شد، ماءمور فرستاد آن بانو را آوردند. از او پرسيد: هيچ مى دانى چرا احضارت كردم ؟ دارميه در پاسخ گفت : نه ، خدا مى داند. معاويه : چرا على را دوست مى دارى و مرا دشمن ؟ دارميه : على را دوست مى دارم چون دادگر بود، و مساوات را رعايت مى كرد، او مستمندان را دوست و دين داران را گرامى داشت و تو را دشمن مى دارم زيرا با او كه براى خلافت از تو بهتر بود جنگيدى ، تو خون مردم را به خواهش دل مى ريزى ، به ستم قضاوت كرده و با هوا و هوس ‍ حكومت مى كنى . 📚ب : ج 33، ص 260 ✾📚 @Dastan 📚✾