🚩 از چند روز پیش شروع کردم و ایدی مژگانو هک کردم خدایا از شیر مرغ تا جون ادمیزاد تو ایدیش پیدا می شد . یعنی یه ادم می تونه چندتا دوست داشته باشه نه ۱۰ تا نه ۲۰ تا بلکه ۵۰ تا …….چطور اسماشون به یادش می مونه چندباری هم به جاش با دوستای مجازیش چت کردم خیلی حال می ده سرکار گذاشتن افراد به درد نخور و علاف که وقتشونو فقط تو یاهو و چت تلف می کنن امروز می خوام به جای یکی از دوستای مژگان باهاش چت کنم -سلام عزیزم مژگان – وای سلام قربونت بشم کجایی نیستی جیگر؟ – ای قربون اون جیگر گفتنت برم مژگان – :d مژگان – می خوام ببینمت – عزیزم منم بی صبرانه منتظرم که تورو ببینم -راستی نمی خوای یه عکس خوشگل دیگه برام بفرستی تا فرشته زیبایی ها مو ببینم مژگان – وای الان عزیزم اتفاقا همین دیروز یه دونه جدید انداختم – ای جونم …. بفرست وای این مژگان چقدر هرزه رفته چطور اعتماد می کنه و عکسشو برای هر کسی می فرسته خاک بر سر احمقش الان بهترین وقت برای حال گیریه مژگان جونه راستش نمی خواستم این کارو کنم اما خودش باعث شد چند روز پیش نمی دونید چه بلایی سرم اورد داشتم از کنار اتاقش رد می شدم که دیدم دست به سینه به چار چوب در اتاقش تکیه داده و منتظره از همون دور که بهش نزدیک می شدم سلام کردم و لی حتی جوابمو نداد خوب من ادبو رعایت کردم اون دیگه ادب نداره مشکل من نیست مشکل ادب خانوادگی و اصل و نسبشه طبق عادت همیشگیم عینکمو کمی بالا کشیدم در حال رد شدن از دم در اتاقش بودم که مژگان – هی دباغ می تونی برام یه کاری کنی می دونم بازم سر کارم ولی بزار فکر کنه من نفهمیدم با یه لبخند کمرنگ – چیکار می تونم برات بکنم مژگان جو…..وایییییی چرا پاهام رو هواست ….اخ کمرم ای دستم مژگان- وای خدا چه باحال افتاد… بترکی دختر چقدر تو بانمکی دستاشو گذاشته رو شکمش و با تمام قدرت داره بهم می خنده فریده هم از خنده انقدر سرخ شدن که دیگه نفسش بالا نمیاد همه از اتاقشون امدن بیرونو بهم می خندن مژگان -حال کردی حال کردی نه جون من حال کردی… ای خدا این دیگه چی بود خلق کردی……حیف گربه که بهش می گن فریده – اره بابا گربه تعادل داده این چی مژگان – وای وای نگو مردم از خنده وکلی بساط خنده همکارا و فراهم کرد با پوست موزی که انداخته بود جلوی راهم باعث شد چند روز از کمر درد به خودم بپیچم خوب این کارم درس عبرتی میشه که دیگرانو مسخره نکنه هنوز منتظرم که عکسشو برام بفرسته که یکی از دوستای دیگش به اسم امیر on شد امیر- سلام مژ مژی خودم – مژگان چرا نمی فرسستی نکنه داری با کس دیگه ای چت می کنی ؟ مژگان – نه هانی جون(من به اسم هانی باهاش چت می کنم ) به جون تو فقط دارم با تو چت می کنم – اه امیدوارم پس من منتظرم مژگان – باشه عزیزم کمی صبر کن حجمش زیاده الان می فرستم – باشه مژی جونم پس تا بفرستی یه بوس بیا مژگان- بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس – ای جان فدای اون لبا امیر- مژی این چه عکسیه که برای ایدیت گذاشتیش مژگان – قشنگه امیر- ای همچی بگی نگی مژگان -یعنی خوشت نمیومد امیر امیر- اره راستش خیلی با نمکه مژگان – وای ممنون امیر تو همیشه از من تعریف می کنی امیر- از تو؟ مژگان – اره دیگه امیر- تو حالت خوبه مژی ؟ مژگان – منظورت چیه امیر ؟ امیر- من که از تعریف نکردم مژگان – ولی الان خودت گفتی با نمکم امیر- مژی یعنی این عکس توه؟ مژگان – اره خوب دیگه عزیزم امیر- هههههههههههههههههههههههه مژی خیلی با نمکی مژگان – ممنون ولی کجاش خنده داشت ؟هان؟ امیر- یعنی می خوای باور کنم تو یه شامپازه ای مژگان – چیییییییییییییییییییییییی ییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ وای خدا مرده بودم از خنده تو ایدی مژگان به جای عکس اواتارش یه شامپازه گذاشته بودم کاش بودم و قیافشو می دیدم الان باید فشارش افتاده باشه مژگان خاموش شد ………..فکر کردم کلا خارج شد که برام یه عکس امد – مژی هستی؟ دینگ دینگ مژگان – اره اره هستم – عزیزم فکر کردم رفتی مژگان – نه عزیزم مزاحم داشتم خواستم با تو تنها باشم – وای ممنون چقدر تو خوبی مژگان – خواهش ببین چطوره خوشت میاد – ای به چشم یه لحظه وای چشمامو بستم بی شعور این دیگه چه عکسیه ….غیرت میت تعطیله تو این دختر…. همون تاپ و شلوارکو نمی پوشیدی سنگین تر نبودی بودی جانم مژگان – چطوره عزیزم پسندیدی – اوه عالیه عزیزم دارم دیونه میشم از این همه زیبایی که خدا در وجود تو گذاشته مژگان – عزیزم انقدر هم تعریفی نیستم – نه نگو مژی جون حالا بیشتر از گذشته می خوام ببینمت مژگان – تو چی نمی خوای یه عکس خوشگل برام بفرستی -خاک تو سرم حالا عکس اونم از نوع مذکرشو از کجا گیر بیارم خوب باید بگردم تو اینترنت و یه عکس پیدا کنم تا براش بفرستم ای وای صدای حیدری داره میاد چقدر هم عصبانیه -مژی مژی جونم الان ندارم فردا برات می فرستم -بوس بوس بای مژگان – بای عزیزم 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما