#بسم_رب_العشق#قسمت_شصت_چهارم#سردار_دلها❤️
وارد اتاق شدیم
معیارهامونو گفتیم اومدیم بیرون
حلما به هول گفت :دهنمونو شیرین کنیم جوجه ؟
لبمو گزیدم و به حلما چشم غره رفتم جوجه چیه آخه
سکوت فرزانه سادات خانم نشونه رضایتش بود و باعث شد دهان ها به قول معروف شیرین کنیم
قرارشد عقد یه هفته دیگه باشه
به هم زدنی به عقد هم دراومدیم
رفتیم دنبال پاسپورت برای فرزانه جان
ب سرعت موقع سفر کربلامون شد الانم تو فرودگاه منتظر اعلام تایم پروازیم....
#ادامه_دارد.....
نام نویسنده: بانو.....ش
📖📚📖📚📖📚📖📚📖#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662