.
🔸
طلاهای حرم
حاج آقا تاج الدین دزفولی از یکی اجدادش بنام سید محمدعلی نقل کرده که سفری به کربلا رفتم پولم تمام شد و ماندم بی خرجی،
به واسطه عفت نفس و مناعت طبعی که داشتم خجالت میکشیدم به کسی اظهار حاجت کنم،
از طرفی گرسنگی و ضعف بر من فشار میآورد تا آنکه به حرم حضرت سید الشهدا علیه السلام مشرف شدم،
به حضرت عرض کردم: اگر از ناحیه شما کمکی به من نشود ناچار مقداری از طلاهائی که متعلق به شما است بر میدارم!
جملاتی از این قبیل حرفها گفتم و زیارت مختصری کردم و از حرم خارج شدم.
در میان صحن دیدم شیخ رحمت الله خادم شیخ مرتضی انصاری آمد نزد من گفت: شیخ به من امر فرمودهاند که تو را خدمت ایشان ببرم.
پس با هم رفتیم منزل شیخ، سی تومان پول به من داد فرمود این را جدت برای خرجی تو نزد من گذاشته است.
من پول را گرفته مراجعت کردم. در چند قدمی دیدم صدایم کرد فرمود: ولی دیگر طلاهای حضرت را نبری!
📔 مردان علم در میدان عمل: ص٢٢٩
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰
@DastanShia