┈••✾•🔅
#علیاززبانعلی /قسمت ۱۷۳ 🔅•✾••┈
☀️سیمای شیعه
[شبی مهتابی بود که از مسجد خارج شدم. گروهی پشت سر من آمدند.
🔸پرسیدم: شما کیستید؟
پاسخ دادند: شیعیان شما هستیم.
با دقت در چهرههایشان نگریستم و گفتم:]
🔸اگر به راستی شما شیعه من هستید، چگونه نشانههای شیعه در چهره شما نمیبینم و سیمای شیعه ندارید؟!
[آنها گفتند: مگر علامت شیعه چیست؟ توضیح دادم:]
🔸بر اثر شب زندهداری چهرههایی زرد دارند
🔸و از گریه زیاد، چشمانی ناتوان.
🔸از کثرت قیام برای نماز، پشتشان خمیده
🔸و از روزهداری فراوان شکمها به کمرشان چسبیده است.
🔸لبهایشان از دعا خشک و چروکیده و گردوغبار فروتنی بر وجودشان نشسته است.
☀️شهادت بر حدیث غدیر
[ در مسجد کوفه، حاضران در
#غدیرخم را دعوت کردم تا برای مردم درباره حدیث غدیر
#شهادت دهند.]
🔸به خدا سوگند میدهم کسانی را که از رسول خدا شنیدند که میفرمود: «هرکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست. پروردگارا، با دوستان او دوستی و با دشمنانش دشمنی کن.»
🔸اکنون آنان برخیزند و شهادت دهند.
[دوازده نفر از بازماندگان جنگ بدر برخاستند و شهادت دادند؛ اما زیدبنارقم و انسبنمالک که در غدیر حضور داشتند، شهادت ندادند! از اَنس پرسیدم:]
🔸ای اَنس، چرا شهادت ندادی بااینکه کلام رسول خدا را شنیده بودی؟!
[او پاسخ داد: ای امیرالمومنین، پیرشدهام و فراموش کردهام! من که میدانستم وی فراموش نکرده است، دعا کردم:]
🔸پروردگارا، اگر دروغ میگوید او را به بیماری پوستی مبتلا کن که حتی با عمامهاش نتواند آن را بپوشاند!
آرشیو تخصصی کتاب
#علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist