#داستان
#شادیمان_مدیون_مادرمان
#قسمت_آخر
🍀مادرمان مثل بچه ها عاشق سفره هفت سین است. سفره سنتی یادگار مادربزرگ را از کمد چوبی مان برمی دارد روی میز دایره ای شکل گوشه بهارخوابمان سفره را پهن می کند. سفره سنتی قلمکاری شده هنرِ دستانِ هنرمندان اصفهانی به میزمان جلوه خاصی می دهد. آن وقت مادرمان هفت ظرف بلوری طرح دار و پایه دار که هم شکل هستند را باسلیقه و دایره ای شکل روی سفره می چیند. هفت سین هر ساله مان همان سرکه، سمنو، سیب، سماق، سنجد، سکه، سیب را داخل ظرف ها می ریزد.
🌺مادرمان قرآنِ پدرمان را روی رحلِ طلائی رنگ، وسط سفرۀ هفت سین می گذارد. پدرمان هم اسکناس های عیدی مان که نو و تانشده است و حسابی چشمک می زند را لای قرآن می گذارد. دوباره قرآن را روی رحل برمی گرداند.
گوشه دیگر سفرۀ هفت سین مان مادرمان ظرف های خوشگل میوه و شیرینی می گذارد. امّا اولین مهمان سفره هفت سین مان سه مهمان خوشگل، شاد و شنگول که دنبال هم می دوند انگار مسابقه گذاشته اند، آن هم داخل ظرف شیشه ایِ پر از آب. درست است منظورم همان سه ماهی قرمزمان هست.
🌼نزدیک سال تحویل همه مان دور سفره می نشینیم. ما بچه ها با ذوق ماهی هایمان را، با چشانمان تعقیب می کنیم و به خوراکی ها ناخنک می زنیم. پدرمان هم با ذکری که می خواند هاله ای از نور روی ما می پاشد. مادرمان با عشقی مثال زدنی به حاصل کارش نگاه می کند. سپس دست دراز می کند قرآن را از روی رَحل برمی دارد و فضای خانه مان را عطرآگین سخن نور می کند.
🍀صدای توپِ سال تحویل که شنیده می شود، دعای سال تحویل از گوشه گوشه خانه مان حتّی از جعبه جادویی خانه مان نوازشگر گوشمان می شود.
🔹«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ»
بعد از آن، پدرمان رویِ تک تک مان را می بوسد ودست نوازشی بر سرمان می کشد قرآن را جلومان می گیرد تا هم بوسه زنیم و هم با دیدن خط نورانی اش دیده مان روشن شود. دستمان هم با برداشتن اسکناسی از لای قرآن، نورانی می شود.
📣کانال
#گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
🆔
https://eitaa.com/Mhdiyar114
🆔
https://ble.ir/Mahdiyar114
🆔
sapp.ir/mahdiyar114
#داستان
#شادیمان_مدیون_مادرمان
#خانه_تکانی
#تولیدی
#ماهی_قرمز