2.83M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
کاش می شد یک گلدان آرامش، کنارِ پنجره‌ی هر خانه ای گذاشت تک تک دیوارهای شهر را رنگهای تازه زد، دستی به سر و روی کهنگی ها کشید… کاش کوچه هامان پر می‌شد از عطرِ یاسِ رازقی، دلبرانگیِ شب بوهای سرمست و شکوهِ درختِ اقاقیا… و چشمهایمان سخت بد عادت می‌شد به این حجمِ رنگ و رایحه! کاش کسی هم پیدا می شد هر روز صبح و عصر، برای شادیِ جسم و روانِ آدمها کمی لبخند، کمی انرژی و حالِ خوش خیرات می کرد! کاش آدمِ اهلِ دلی نذر یک شاخه گلِ سرخ یا گلدانی گلِ شمعدانی، یک جلد کتابِ شعر یا قطعه ای موسیقی می کرد و سراغِ همه ی خانه ها می رفت و باز هم ای کاش، دنیای نازنینمان خالی از این همه ای کاش ها بود… 🎙"لیلا مومنی" 🖌 @Dr_anoosheh