🇮🇷 دغدغه‌مندی که قرارگاه تک‌نفره راه انداخته/«کار تمیز فرهنگی»فاطمه خانم برای تبلیغ ✅خبرگزاری فارس از چهارمحال و بختیاری،نرجس سادات موسوی گزارش می دهد؛صدای جیغ و داد بچه‌ها کلافه‌ام کرده بود تمام تمرکزم را از دست داده بودم نمی‌توانستم صدای مداح برنامه که کلی هم تعریفش را شنیده بودم به خوبی بشنوم از شدت حرص گوشه چادرم را در دستم مشت کردم و دندان‌هایم را روی هم کشیدم،دلم پر بود و چند روز لحظه‌شماری می‌کردم که حتما در برنامه شرکت کنم تا حسابی بغض فروخورده یکساله را خالی کنم اما حالا صدای بچه‌ها و شیطنت‌هایشان تمام برنامه را بهم ریخته بود.بلندتر صدا زدم «اللهم انک مجیب المضطر»که به راستی تویی که هوای بیچاره‌ها رو داری.در همین حین بود که دیدم جلویم سبز شد و شروع به پهن‌کردن حصیری جلوی پایم کرد رو به آسمان نگاه کردم و گفتم:حکمتت را شکر داری می‌بینی چقدر بچه‌ها رفتن رو اعصابم حالا این یکی را دیگه کجای دلم بزارم؟آمدم چیزی بگویم تا جمع کند و برود اما انگار خدا زد روی شونه‌ام و گفت: داشته باش«فاصبر و لا تعجل»فایده نداشت به سمت آب‌سرد کن رفتم تا شاید چند قلپ آب آرامم کند پسربچه‌ای لیوان‌های یکبار مصرف را در دستش گرفته بود و گفت:لطفا لیوانتون را نگه دارید من دوباره به شما لیوان نمیدم! خندم گرفت انگار پسربچه هم مثل من اعصاب نداشت.لپش را کشیدم و گفتم چشم قربان.خرامان خرامان برگشتم سرجایم که صدایی توجهم را جلب کرد روی حصیری که جلویم پهن شده بود پر از بچه بود که یک‌صدا خاله خاله می‌کردند ولی من هرچقدر چشم چرخاندم خاله‌ای ندیدم همه بچه بودند.👇