قرارگاه فرهنگی مه شکن
🍀 ورقی از کتاب 🔰 منطق اسلام‌ از نظر اسلام رابطه انسان و جهان از نوع رابطه زندانی و زندان و چاه و در چاه افتاده نیست، بلکه از نوع رابطه کشاورز است با مزرعه‌ ««الدُّنْیا مَزْرِعَةُ الْاخِرَةِ»، و یا اسب دونده با میدان مسابقه‌ «الا وَ انَّ الْیوْمَ الْمِضْمارُ وَ غَداً السِّباقُ ( نهج البلاغه، خطبه 28)»، و یا سوداگر با بازار تجارت‌ «الدُّنْیا... مَتْجَرُ اوْلِیاءِ اللهِ ( نهج البلاغه، حکمت 131.)»، و یا عابد با معبد است‌ «الدُّنْیا... مَسْجِدُ احِبّاءِ اللهِ ( نهج البلاغه، حکمت 131.)». دنیا از نظر اسلام مدرسه انسان و محل تربیت انسان و جایگاه تکامل اوست. در نهج البلاغه گفتگوی امیرالمؤمنین علیه السلام با مردی ذکر شده است که از دنیا مذمت کرده و علی علیه السلام او را که می‌پنداشت دنیای مذموم همین جهان عینی مادی است مورد ملامت قرار داد و به اشتباهش آگاه نمود. اکنون که روشن شد رابطه انسان با جهان از نوع رابطه کشاورز با مزرعه و بازرگان با بازار و عابد با معبد است، پس انسان نمی‌تواند نسبت به جهان بیگانه، پیوندهایش همه بریده و روابطش همه منفی بوده باشد. در هر میلی طبیعی در انسان غایتی و هدفی و مصلحتی و حکمتی نهفته است. آدمی در این جهان «نه به زرق آمده است تا به ملامت برود». 🔸 ...انسان در سرشت خویش پرستنده و تقدیس کننده آفریده شده است و در جستجوی چیزی است که او را منتهای آرزوی خویش قرار دهد و «او» همه چیزش بشود. 🚨 اینجاست که اگر انسان خوب رهبری نشود و خود از خود مراقبت نکند، ارتباط و «علاقه» او به اشیاء به «تعلق» و «وابستگی» تغییر شکل می‌دهد، «وسیله» به «هدف» استحاله می‌شود، «رابطه» به صورت «بند» و «زنجیر» در می‌آید، حرکت و تلاش و آزادی مبدل به توقف و رضایت و اسارت می‌گردد. این است آن چیزی که نبایستنی است و بر خلاف نظام تکاملی جهان است و از نوع نقص و نیستی است نه کمال و هستی، و این است آن چیزی که آفت انسان و بیماری خطرناک انسان است، و این است آن چیزی که قرآن و نهج البلاغه انسان را نسبت به آن هشدار می‌دهند و اعلام خطر می‌کنند. ✅ این است که علی علیه السلام مکرر به این مطلب اشاره می‌کند که دنیا خوب جایی است اما برای کسی که بداند اینجا قرارگاه دائمی نیست، گذرگاه و منزلگاه اوست: وَ لَنِعْمَ دارُ مَنْ لَمْ یرْضَ بِها داراً ( نهج البلاغه، خطبه 214) 📙 سیری در نهج البلاغه 🌷 @Gharargah_mehshekan