❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 ‌ ‌ شبِ دوشــم جمـالی در نظر بود کـزو هـر ذرّه خورشـیدِ دگر بود تأمّــل در رُخـش چنـدانکه کـردم ملاحـت از ملاحـت ، بیشتر بود سحــر آشـفــته دیـدم شامِ زلفش عجب شامی ؟ که بر روی سحر بود مگـر دوشـینه شب بر بام بودی؟ که بحر و بر پُر از شمس و قمر بود نشسـتم تا کمــر در خونِ دیده ز مـویـی که پریشان تا کمر بود ندیدم مـادری خورشــید زایـد تو را مادر مگر خورشـید گر بود؟ چنان اندیشـه ی حسنش کند کس که از اندیشه بسیاری به در بود تهی میخانه کرد و در خمار است رضـی کـز بوی می زیر و زبر بود ✍️ «رضی‌الدین آرتیمانی» ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini