آیا قراردادن روزی برای بزرگداشت اولیای دین اشکال دارد؟
طبعاً قرار دادن روز بزرگداشت برای بزرگان دین خوب و بهخودیخود بی اشکال است. بلکه مؤمنان میتوانند روزهای بسیار زیادی در سال را برای تکریم و ترویج فضائل و معارف اولیای دین در نظر بگیرند. با این حال، لازم است نکاتی در این باره در نظر گرفته شود:
۱. آثار منفی تساهل در امر بزرگداشت
در سرزمین ما، درباره نحوهٔ این کارها برای اولیای دین، فرهنگسازی مناسبی صورت نگرفته، و متأسفانه بزرگداشتها سریعاً به تاریخسازی و جعل سالروز وفات و شهادت تبدیل میشوند. بنابراین سزاوار است ابتدا به جامعه مبلغان دینی تفهیم شود که دایره روایات معتبر محدود است، و نمیتوان با حواله به غیب تاریخ ساخت، و دیگر اینکه ساخت یک تاریخ بسیاری اوقات به همین یک دروغ ختم نمیشود، و به تناسب جلساتی که پشتوانه تاریخی ندارند، بسیاری اوقات داستانهایی درباره میلاد و وفات شکل میگیرد، و همچون امروز، دیواری کج تا ثریا میرود. (
نمونه) و فراتر از آن بازکردن باب شعائرسازی و آرای باطل در این موارد، تا آنجا است که برخی بر آن نظراتی فقهی و اعتقادی بنا میکنند، و گاه زبان به طعن ناقدان میگشایند و آنان را معارض مذهب میشمارند.
۲. ضرورت پرهیز از جعل جاعلان
اگر بنا بر بزرگداشت است، بهتر است روزی غیر از روزهای جعل قطعی به نام میلاد و شهادت باشد (مانند تاریخ جعلی میلاد و
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها)، تا بدینوسیله حمایت از جاعلان نشود که هم جعلشان ترویج و تاریخ رسمی شود، و هم گاهی زمینه خوشبینی به جاعل، و یا کوچکشمردن گناه کذب شود.
بهویژه جعل تاریخ مرتبط با اهل بیت (ع) بسیاری اوقات، افترا بر خاندان اهل بیت ع و معصیتی بزرگتر است. همچنین، نباید با تاریخسازی جدید موجبات وهن مذهب ضعیفنمایاندن منابع کهن معتبر شیعه نزد عموم و مخالفان شیعه فراهم شود. مقابله با دروغ نیز امری لازم است، و نباید با مصلحتتراشیهای نابهجا آن را کوچک جلوه داد.
۳. دقت در جایگاه اخبار ضعیف
همچنین در استناد به اخبار ضعیف برای ترویج سالروز میلاد و وفات بزرگان، باید در نظر داشت اخبار ضعیف در حدی باشند که بتوان احتمال صحت در خور توجه باشد. بنابراین، روایات کتب معاصر و دستنوشتههای پساصفوی که عموماً قرینهای دسترسی مؤلفانشان به آثاری کهن ولی ازبینرفته را تأیید نمیکند، قابل استناد نیستند. همچنین روایات منفرد کذابان (که شاهد تاریخی مستقل ندارد) هرچند متقدم باشند (مانند خصیبی) و هرچند جعلیبودن روایتی قطعی نباشد، کنار گذاشته میشوند. و کهنگی دلیلی کافی برای اهتمام به روایات بیشاهد کذابان نیست.
@Gholow