به نام خدا🙂🌈 شمارش رو گرفتم ... جواب نداد🌻😰 گفتم شاید دلخوره☹️... دوباره گرفتم ... جواب نداد... یکم نگران شدم ... نکنه عملیات داشتن... ای وای من حتما ظهر زنگ زده بود همین رو بگه... یه چیزی عین خوره افتاده بود به جونم... یا به قول کله پوک سرویس افکار منفی😣😅 به امید اینکه جواب بده دوباره شمارش رو گرفتم😟 هیچ کس جواب نداد😭😭 دیگه واقعا نگران بودم.... چون رسول اگر قهر بود مشغول میکرد ... اما الان جواب نمیداد... ۱ ساعت گذشت... ۱۰ بار زنگ زدم ولی جواب نمیداد.... خیلی آشفته بودم .... تصمیم گرفتم دریا رو بیدار کنم صداش زدم.. ٪ دریااا ... دریاا .. پاشو ... دارم از استرس میمیرم😖 خمیازه ای کشید و گفت.. * چیه ... چی شده ٪ جواب نمیده... * آنتن؟ ٪ نه بابا😐 رسول😫 * خیلی خوب بابا... حالا فکر کردم چی شده.. داوود هم از ۱۰ تا تماس من ۱ رو جواب میده😂 ٪ ولی رسول جواب میده... خودش گفت اگر کاری داشتم فقط ۱ زنگ بزنم ... نکنه عملیات داشتن😩 * عملیات چی؟؟، تازه دارن رو پرونده کار میکنن😂... هنوز مجرم هارو شناسایی نکردن که عملیات انجام بدن😐😐😐 ٪ من نمیدونم... پاشو... پاشو زنگ بزن به آقا داوود ..‌ این دوتا همیشه بیخ همن از هم خبر دارن ... پاشو * ای بابا رها زنگ بزنم چی بگم ☹️ ٪ اصلا تو نمیخواد چیزی بگی ..‌ خودم میگم ... تو فقط زنگ بزن ... * خیلی خوب... شماره آقا داوود رو گرفت خاموش بود.... دیگه مطمئن شدم که یه چیزی شده😓 ٪ دیدی !!!! چرا خاموش بود... حتما ییه چیزی شده☹️ *ای بابا تو هم ... خوب شاید شارژ گوشیش تموم شده🙄 ٪ تو که نه کور میکنی نه شفا میدی 🤯 خودم شماره آقا محمد رو داشتم ... بعد از دوبار زنگ زدن برداشت