🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ موقع رفتن یه چیزی یادم اومد برگشتم و به آقا محمد گفتم نرگس: آقا یه موضوعی هست ! محمد:چه موضوعی ؟ نرگس:من یه دختر تنها با یه مرد غریبه داخل یه خونه ... محمد:آره خودمم به فکرش بودم ، ولی باید طبیعی جلوه بدیم ! پس امشب رو فقط شما برو خونه ، وقتی که رسول رو به عنوان برق کار فرستادم بلیک رو به بهانه شناسایی مشکل از خونه میکشونید بیرون ، بعد آقا داوود به رسول میگه که خوب درستش کنه چون شبا خونه نیست و سره کاره و اگه شب خراب بشه برقا قط بشه تو مترسی ، دیگه شما فقط خودت خونه ای و داوود میاد اداره یا میره خونه خودش، اینطوری بلیک هم شک نمیکنه که شبا داوود نمیاد خونه . نرگس:ممنون . ۷ ساعت بعد آقا داوود میکروفن جدید رو نصب کرده بود و از داخل دریچه اومد بیرون . گفتم نرگس: تموم داوود:تموووووم نرگس:خوب الان درسته داوود:باید باشه نرگس:خوب گوش کن ! داوود:صبر کن ، بیا بزن در گوشت . گوشی رو زدم در گوشم ، داشت با تلفن حرف میزد . داوود:چی میگه؟ نرگس:داره رمزی حرف میزنه! داوود:پس فکر همه جاش رو کرده ! نرگس:باید بدیم آقا علی تا رمز گشاییش کنه ! داوود:امشب که رفتم سایت میبرم بهش میدم نرگس:آقا محمد بهت گفت ؟ داوود:اره ، گوش بده ببین چی میگن هرچی گفتن بنویس . نرگس:باشه ، تا چند روز باید ادامه بدیم ؟ داوود: تا وقتی که بازی به نفع ما برگرده و اون چیزی که میخواهم رو به دست بیاریم . نرگس:داره میگه مربا آلبالو بیشتر از ترشی دوست دارم ! داوود:واقعا؟تا اونجایی که من توی این ۲ سال متوجه شدم آلبالو یعنی خون !بقیش رو نمیدونم ، گوش بده . نرگس:باشه . ۲ ساعت تموم با تلفن حرف زد ! چی میگفت؟اسم اون شخص پشت تلفن رکس بود ، چند بار اسمش رو آورد . ساعت ۷ بود رفتم یه چیزی درست کنم ناهار هم نخورده بودم . داوود گفت داوود:از بیرون سفارش میدم نرگس:خوبه ! منم میرم ببینم این دختره چی کار میکنه . رفتم پشت سیستم و دوباره شروع کردم به گوش کردن عراجیف این یارو . چند دقیقه بعد زنگ در خونه رو زدن ، رفتم دم در ، باز کردم دیدم آقا سعیده ! گفتم:س.سلام سعید:سلام خانوم ، غذاتون رو آوردم . غذا گرفتم و گفتم ممنون و رفتم داخل . فقط یدونه بود ! رفتم و بازش کردم دیدم یه یادداشته و جعبه بعدی رو باز کردم که غذا بود . همون لحظه داوود آومد گفت که میره سایت ، گفتم چرا غذا یکیه ؟ داوود:من میرم سایت میخورم ، خدا حافظ ‌. پ.ن: 😘😉 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: رسول خوب نصبش کن معلوم نباشع ! ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م