🌺یا ابا صالح المهدی ادرکنی🌺 ✍️متن با حضرت علیه السلام دل می رود ز دستم، صاحب زمان خدا را بیرون خَرام از غیب، طاقت نماند ما را ای کشتی ولایت، از غرق ده نجاتم باشد که باز بینم دیدار آشنا را ای صاحب هدایت، شکرانه ی ولایت از خوانِ وصل بنواز مَهجورِ بینوا را مست شرابِ شوقت این نغمه می سراید هاتِ الصَّبُوحَ حَیُّوا یا أیُّهَا السُّکارا ده روزه مِهرِ گردون افسانه است و افسون یک لحظه خدمتِ تو بهتر ز مُلک دارا آن کو شناخت قَدرت هرگز نگشت محتاج این کیمیای مِهرت، سلطان کند گدا را آئینه ی سکندر، کی چون دل تو باشد با آفتابِ تابان، نسبت کجا سُها را در کوی حضرتِ تو، «فیض» ار گُذر ندارد در بارگاه شاهان، ره نیست هر گدا را فیض کاشانی