✳️ هر کاری هم بکنی، مردم باز حرف خواهند زد... حال، با حرف مردم چه کنیم؟! 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ قال علقمه فقلت للصادق علیه السلام: یا ابن رسول الله أن الناس ینسبوننا إلی عظائم الأمور و قد ضاقت بذلک صدورنا فقال علیه السلام: يَا عَلْقَمَةُ إِنَّ رِضَا اَلنَّاسِ لاَ يُمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لاَ تُضْبَطُ وَ كَيْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ يَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِيَاءُ اَللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اَللَّهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَ لَمْ يَنْسُبُوا... ⬅️ علقمه خطاب به امام صادق علیه السلام گفت: يا ابن رسول اللّٰه، مردم به ما امور و گناهانی را نسبت می‌دهند که ما را آزرده‌خاطر و غمگین می‌کند و ما از اين دلتنگ هستيم؛ حضرت فرمود: اى علقمه هرگز نمی‌توان عملکردی داشت که همه‌ی مردم از آن راضی باشند و زبانشان را نیز نمی‌توان بست! (هر چه کنید، مردم حرف‌های ناروا در مورد شما به زبان خواهند آورد!) شما چه‌طور (از گزند زبان مردم) سالم بمانيد در حالی که نه انبیای الهی و نه رسولان الهی و نه حجت‌های الهی از گزندش سالم نماندند؟! مگر يوسف علیه السلام را به زنا متهم نكردند، مگر ايوب علیه السلام را متهم نکردند که گرفتاری‌ها و بلاهایش نتیجه‌ی گناه خودش است، مگر داود علیه السلام را متهم نكردند كه دنبال پرنده‌اى رفت تا زن اوريا را ديد و عاشق او شد و شوهرش را جلوی لشکر فرستاد تا كشته شد و زن او را گرفت، مگر موسى علیه السلام را متهم نكردند كه عنين است (مردانگی ندارد) و او را آزردند تا خدا از آن بهتانی که مردم به او می‌زدند تبرئه‌اش كرد و او نزد خداوند آبرومند بود مگر همه‌ی انبياء را متهم نكردند كه جادوگرند و دنيا طلب، مگر مريم دختر عمران را متهم نكردند كه از مرد نجارى به‌نام يوسف آبستن شده؟! مگر پيغمبر ما صلی الله علیه و آله را متهم نكردند كه شاعر و ديوانه است!؟ مگر متهمش نكردند كه عاشق زن زيد بن حارثه شده و كوشيد تا او را بدست آورد، مگر در روز بدر متهمش نكردند كه يك پتوى سرخ را براى خود از غنيمت برگرفت تا خدا آن قطيفه را عيان كرد و او را تبرئه نمود از خيانت و در قرآن نازل كرد: ((آل عمران:۱۶۱) پيغمبرى نباشد كه از غنيمت بدزدد و هر كه از غنيمت بدزدد روز قيامت در بند آن باشد) مگر متهمش نكردند كه درباره‌ی پسر عمش على علیه السلام از روى هوى سخن می‌گويد (که او جانشین من است) تا خداى عز و جل آنها را تكذيب كرد و فرمود: ((نجم) هرگز از روی هوى و هوس سخن نكند، و هر آنچه گوید چیزی جز وحى كه به وى رسد نیست)، مگر او را متهم نكردند كه به دروغ خود را رسول خدا می‌داند تا خدا به او این آیه را نازل فرمود ((انعام:۲۴) پيش از تو رسولانى تكذيب شدند و صبر كردند بر تكذيب خود و آزرده شدند تا يارى خدايشان آمد) روزى فرمود مرا ديشب به آسمان به معراج بردند، به او در پاسخش گفتند: به خدا همه‌ی شب از بسترش جدا نشده. و آنچه درباره‌ی اوصياء گفتند بيش از اينست، مگر سيد اوصياء، علی علیه السلام را متهم نكردند كه دنيا‌جو و سلطنت‌طلب است و آشوب را بر راحت برمى‌گزيند و خون مردم را مى‌ريزد و اگر مرد خوبى بود خالد بن وليد مأمور نمی‌شد گردنش را بزند، مگر او را متهم نكردند كه می‌خواست دختر ابى جهل را بر سر فاطمه «عليها السّلام» بگيرد و رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله» سر منبر از او به مسلمانان شكايت كرد و فرمود على می‌خواهد دختر دشمن خدا را بر سر دختر پيغمبر خدا به زنى بگيرد، هلا فاطمه پاره تن من است و هر كه او را آزارد مرا آزرده و هر كه او را شاد كند مرا شاد كرده و هر كه او را خشمناك سازد مرا خشمناك ساخته؟! سپس امام صادق فرمود: اى علقمه چه گفتار عجيبى مردم در باره على «عليه السّلام» دارند يكى او را معبود داند و ديگرى عاصى معبود پندارد و آن‌كه او را متهم به معصيت پروردگارد می‌كند بر او سهل‌تر است از آنكه درباره‌ی به ربوبيتش قائل است اى علقمه، مگر مردم درباره‌ی خود خداى عز و جل نگفتند که سومى سه تاست (پدر و پسر و روح القدس) مگر او را مانند خلقش ندانستند؟! مگر نگفتند كه او دهر است‌؟ مگر نگفتند كه او چرخ است‌؟ مگر نگفتند كه جسم است؟ مگر نگفتند كه صورتست، برتر است خدای عز و جل از آنچه درباره‌اش می‌گویند اى علقمه، آن زبان‌هایی كه درباره‌ی خدا آنچه سزاوار نیست می‌گویند، چگونه از نكوهش شما بدان چه شما آزرده می‌شوید باز ايستند 👈 از خدا يارى خواهيد و شكيبا باشيد، به‌راستى زمين از آن خداست و او را به هر كه از بندگانش خواهد بسپارد و عاقبت از آن متقيان است. بنى اسرائيل هم به موسى گفتند پيش از آنكه تو بيایى در آزار بوديم و پس از آنهم كه آمدى در آزاريم خداى عز و جل در پاسخشان فرمود: (بگو اى موسى اميد است كه پروردگارتان دشمنان را نابود كند و شما را در زمين به جاى او نهد و بنگرد چه كار خواهيد كرد.) 📚 امالی (شیخ صدوق): ص۱۰۲ @justhadis110