مادرم چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم در تمام عمر عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تمنّا می‌کنم پادشاه دهر هم باشم، گدای مادرم...