#یک_قاچ_کتاب📚📚📚
📝📓📝📓📝📓📝📓📝📓
📝ایام محرم بود. شور و شوق بچهها در این ایام بینظیر میشه. هر کس دوست داره به نحوی ارادتش رو به اربابش نشون بده. اون موقع مجید هفت و یا هشت سال بیشتر نداشت. یه روز تو خونه گذاشتمش و رفتم بازار. تا من برگشتم دیدم مجید دامن سیاه من رو برداشته و با قیچی تکه تکه کرده و باهاش چند تا پرچم مشکی درست کرده!
📓دوستانش رو هم دعوت کرده بود منزل ما و به هر کدام از دوستانش یه دونه از این پرچمها داده بود.
📝صحنه خیلی جالبی بود. بچههای کوچک و معصوم دور حیاط میچرخیدند و سینه میزدند. تا من رسیدم به من گفت مامان جان هیئت اومده خونه ما، زود برو ناهار درست کن! مهمون داریم.
📓بعد از کلی سینه زنی و هیئت داری خسته و گرسنه اومدند ناهار خوردند. چندین مرتبه این برنامه تکرار شد و من با شور و اشتیاق برای عزاداران با اخلاص امام حسین (ع) غذا درست میکردم.
📝📓📝📓📝📓📝📓📝📓
📚ابوطاها
🖋گروه نویسندگان
📚
@ketab_Et