📖 امام عليه السلام در اين كلام پربار حكمت‌آميز، پاسخ به سؤال كننده‌اى مى‌دهد كه «از آن حضرت پرسيد: خير و نيكى چيست‌؟»؛ (وَ سُئِلَ‌ عَنِ‌ الْخَيْرِ مَا هُوَ) امام در پاسخ جامع خود خير را در پنج چيز خلاصه كرد: نخست فرمود: «خير و خوبى در آن نيست كه مالت فراوان و فرزندانت زياد شوند»؛ (فَقَالَ‌ لَيْسَ‌ الْخَيْرُ أَنْ‌ يَكْثُرَ مَالُكَ‌ وَ وَلَدُكَ‌). 👈 منظور از اين سخن نفى ديدگاه غالب در مسئلۀ مال و فرزندان (نيروى انسانى) است كه ارزش والا را در مال و فرزند خلاصه مى‌كنند و شخصيت را براى كسانى قائل هستند كه اموال بيشترى در اختيار دارند و ثروت آنها زياد و نفرات آنها نيز فراوان است. 👈 به تعبير ديگر، تنها از جنبه‌هاى مادى و دنيوى به مال و فرزند نگاه مى‌كنند و گرنه اگر اين مواهب در راه خدمت به خلق و جلب رضاى خالق صرف شود آن هم مصداق خير است، چرا كه در قرآن مجيد در آيات متعددى واژۀ خير بر مال اطلاق شده است. از جمله در آيۀ 180 سورۀ «بقره» مى‌خوانيم: ««كُتِبَ‌ عَلَيْكُمْ‌ إِذٰا حَضَرَ أَحَدَكُمُ‌ اَلْمَوْتُ‌ إِنْ‌ تَرَكَ‌ خَيْراً اَلْوَصِيَّةُ‌ لِلْوٰالِدَيْنِ‌ وَ اَلْأَقْرَبِينَ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌ حَقًّا عَلَى اَلْمُتَّقِينَ‌»؛ بر شما نوشته شده هنگامى كه يكى از شما را فرا رسد اگر چيز خوبى (مالى) از خود به جاى گذارده براى پدران و مادران و نزديكان به طور شايسته كند». سپس مى‌افزايد: ولى خير در اين است كه علمت زياد گردد و حلمت فزونى يابد و با پرستش پروردگار به مردم مباهات كنى و هر گاه كار نيكى از تو صادر شد خدا را سپاس گويى و اگر گناهى سر زد نمايى»؛ (وَ لَكِنَّ‌ الْخَيْرَ أَنْ‌ يَكْثُرَ عِلْمُكَ‌ وَ أَنْ‌ يَعْظُمَ‌ حِلْمُكَ‌ وَ أَنْ‌ تُبَاهِيَ‌ النَّاسَ‌ بِعِبَادَةِ‌ رَبِّكَ‌؛ فَإِنْ‌ أَحْسَنْتَ‌ حَمِدْتَ‌ اللَّهَ‌ وَ إِنْ‌ أَسَأْتَ‌ اسْتَغْفَرْتَ‌ اللَّهَ‌) . ✳️ در واقع، امام عليه السلام در اين عبارات پر معنا، نظام ارزشى اسلام را بيان مى‌كند و بر خلاف آنچه در دنياى مادى ديده مى‌شود كه ارزش را در مال و ثروت و قدرت ناشى از نفرات خلاصه مى‌كنند، امام عليه السلام ارزش را در و و و شكر و استغفار خلاصه مى‌فرمايد، زيرا مال و ثروت و قدرت اگر جدا از علم و حلم و بندگى پروردگار باشد مايۀ فساد و تباهى و ابزارى است كه در مسير شرّ قرار خواهد گرفت. ‮آنگاه امام عليه السلام در پايان اين گفتار به نكتۀ مهم ديگرى اشاره كرده و خير و سعادت دنيا را در دو چيز خلاصه مى‌كند و مى‌فرمايد: «دنيا فقط براى دو كَس خوب است: ✓ كسى كه گناهانى كرده و مى‌خواهد با جبران كند. ✓ و كسى كه با سرعت به سراغ كارهاى خير مى‌رود»؛ (وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ‌: رَجُلٍ‌ أَذْنَبَ‌ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ‌، وَ رَجُلٍ‌ يُسَارِعُ‌ فِي الْخَيْرَاتِ‌) 👈 حقيقت امر نيز همين است؛ زيرا اگر ما دنيا را به صورت يك گذرگاه براى زندگى جاويدان آخرت تصور كنيم به عنوان يك منزلگاه و هدف، خواهيم دانست بهره‌اى كه انسان مى‌تواند از اين مزرعه يا از اين بازار براى سراى ديگر ببرد يا جبران گناهان است و يا سرعت در خيرات.