شبِ جمعه ست و دلم کرب و بلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین نور و جلا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی دلِ بشکسته وُ صد شور و نوا می خواهد شبِ جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد کی شود قسمتِ من هم بشود کرب و بلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد! https://eitaa.com/Maddahankhomein