#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو
با زخمهای پیکرت درهم شدی تو
وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه
افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو
خیلی دلت میخواست باشی درکنارم
با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو
در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست
پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو
آرامش اهل حرم رفتی توازدست
با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو
شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند
بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو
تو که تمام عمر اشکم را ندیدی
اصلا نمیشد باورت درهم شدی تو
از خیمهگه تا قتلگه خیلی دویدم
وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو
زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت
بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو
جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند
با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو
دیدم سرت رابین گودالی بریدند
با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#مناجات_با_امام_حسین
شده ام برتوگرفتاراباعبدالله
روم ازعشق تو بر داراباعبدالله
ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو
بوده ام برتوهواداراباعبدالله
همۀ عمر حواست به دلم بوده وبس
نشدم آلوده رفتار اباعبدالله
میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم
شده ام خسته ز تکرار اباعبدالله
گربدم اماتو آقامهربانی میکنی
گشته ام برتو بدهکار اباعبدالله
من خجالت زده ام کارنکردم به درت
بودم عمری به تو سربار اباعبدالله
کاش(مجنون)به در میکده ات جان بدهد
بر درت ناله کنم زار اباعبدالله
✍آرمین غلامی(مجنون )
@Maddahankhomein
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
درمقاتل خوانده ام گودال غوغا شد، ولی
آنطرف تر بود غوغا آن طرف تر... بر تلی
آسمان گو بر زمین آید ولی هرگز مباد
پیش چشم خواهری برخاک وخون افتد یلی
قتلگاه زینب است این یا حسین ابن علی؟
قتلگاه زینب است این... یا حسین بن علی!
"حنجر" است این واژه یا "خنجر"؟ میان خط اشک
همچنان ناخوانده مانده صفحه های مقتلی
😢لبیک یاحسین😢
✍محمد مهدی سیار
@Maddahankhomein
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف
به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد
ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد
چه کندعمه سادات،جدایی سخت است
این همه راه بیاید،تو نیایی سخت است
یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم
ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم
آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم
با تن خسته و این قد خمیدم رفتم
پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند
شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند
چقدر مردم این شهر به توبدکردند
شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند
ای برادربخدا مردم این شهربدند
تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند
پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند
به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند
چادرم رامکشید،چونکه برا مردم
معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم
وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟
وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟
گرمرا زجردهند بازحسین مال توام
تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام
گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم
بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم
یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای
درسراشیبی گودال تو عریان شده ای
درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا
زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا
ناسزا بود حسین جان که بارت شده است
در کنارت پسری بودکه غارت شده است
او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟
او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟
وسط شام سری بر سر نی جا می کرد
خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد
✅ #آرمین_غلامی #مجنون_ڪرمانشاهی
@Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما از دعای خیر به هیئت رسیدهایم
از دولتِ حسین به عزت رسیدهایم
هیئت تمام زندگی ما غریبهاست
با پرچم حسین به قدرت رسیدهایم
این پای منبر است همان قبةالحسین
اینجا هزار بار به حاجت رسیدهایم
زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع
وقتی که ما به اوج مصیبت رسیدهایم
در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند
پیداست ما به بام سعادت رسیدهایم
چون عمرمان گذشت بمانیم گریهکن
مثل حبیب اگر به شهادت رسیدهایم
تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند
پس بیحساب تا به قیامت رسیدهایم
هر روز با حسین دوباره تولّدیست
بارید اشک و ما به طهارت رسیدهایم
با یک سلام پاک شود هر گناهکار
ما خود به این مقام و فضیلت رسیدهایم
با این حیات طیبه عمریست دلخوشیم
یعنی به اوج شادی و بهجت رسیدهایم
با چه زبان ز گریه بگوییم با شما
با گریه بر حسین به جنّت رسیدهایم
بس چشمان به اشک عزا شستشو شده
در فتنهها به درک بصیرت رسیدهایم
لازم نبود خُدعهگران موعظه کنند
عمریست ما به حکم ولایت رسیدهایم
وقتی برای قافلهاش گریه میکنیم
انگار که به یاریِ عترت رسیدهایم
شد بارها امام زمان همنشینمان
در روضهها به محضر حضرت رسیدهایم
✍محمود ژولیده
@Maddahankhomein
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند
زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند
ساربان درپی انگشتری،انگشت برید
گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند
هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر
درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند
زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا
غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند
وای از واعطشا گفتن،او درگودال
ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند
بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود
نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند
برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد
قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند
مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم
اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند
روی خاک است غریبانه تن سلطانی
بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
گل از گلم وا میشود در هر شب جمعه
غم از دلم پا میشود در هر شب جمعه
گلهای اشکم با سلام گریهداری باز
تقدیم آقا می،شود در هر شب جمعه
روی سیاه نوکر جوْنِ تو ای ارباب
با گریه زیبا میشود در هر شب جمعه
زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور
کمکم مداوا میشود در هر شب جمعه
وقتی خدا از عرش میآید به دیدارت
صحن تو غوغا میشود در هر شب جمعه
با نالههای " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز
خون بر دل ما میشود در هر شب جمعه
تا روضهخوان میگوید از شرحِ وداعِ تو
غم تا کمر تا میشود در هر شب جمعه
جمعه تو را کشتند پس"عَجّل فرج"گفتن
با گریه معنا میشود در هر شب جمعه
پیراهن خونین وصد چاکت که با مهدیست
تحویل زهرا میشود در هر شب جمعه
میراثی از چشم کبود حضرت یاس است
چشمی که دریا میشود در هر شب جمعه
شاعر: #محمد_قاسمی
@Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه، دوباره در بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه، میآیم
با دم آه آه میآیم
مادرش آمدهاست، میدانم
روضهی یا بُنَیَ میخوانم
دو سه خط روضه هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
تا که او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال
با سپر، میزدند زینب را
شب جمعهاست، روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم، برپاست
یکی از گودیه زمین میخواند
یک نفر، روضهاین چنین میخواند
لب گودال خواهر افتاده
ته گودال ، مادر افتاده
آن طرفتر، برادری تنها
بین یک مشت، خنجر افتاده
عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه، بی سر افتاده
شب جمعه است، مبتلا شدهای
باز مهمان کربلا، شدهای
رو به سمت حرم، بایست بگو
السلام علی الحسین بگو
برای روضه نشستیم و روضهخوان آمد
صدا گرفته، غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیک یا عطشان
سلام حضرت لبتشنه، روضهخوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب
مقتلها نوشتهاند، چه بر روزگارتان آمد
نوشتند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضهها که ز داغ تو بر زبان آمد
سه سیب را سه عدد را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هر بار با کمان آمد
نوشتند که شاهی ز سر رسید، افتاد
اگر غلط نکنم، عرش در فغان آمد
نوشتند مقاتل، که عصر روز دهم
بلند مرتبهای خسته، نیمه جان آمد
بلندمرتبه شاها، همین که افتادی
بریده باد زبانم، ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها، همین که افتادی
به قصد حنجرهات، شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها، همین که افتادی
میان هروله زینب، دوان دوان آمد
یکی به دِشنه تو را زد، یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک، عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و، در دشت بوی نان آمد
برای بردن انگشتر قیمتیات
همین که قائله خوابید، ساربان آمد
(خسته بود آقا، تازه روی مرکبش نشسته بود آقا
میزدند سنگ سرش، شکسته بود آقا خسته بود آقا)۲
(تک و تنها رفت، که صدای گریه تو خیمه بالا رفت
دم رفتن طرف، خیمهی زنها رفت)۲
تنهای تنها بود، تنهای تنها رفت
آرومه جون من، زیر دست و پا رفت
هر کی از راه اومد، سرنیزه خرجش کرد
پیش همه زینب، از خولی خواهش کرد
افتاده بین قتلگاه، تو چنگ کینهی سپاه
نداره دیگه جونپناه، پناه عالم
شدی چه درهم، پناه عالم
باور نداره زینب، ولی داره میبینه
رو سینهی داداشش، شمر لعین میشینه
شمر اومده و رو سینه تا نشسته
پهلوت شده شکسته
پشت و روش نکن پیش نگاه خواهر
رو پای مادرِ سر، گلوی خشک و خنجر
شلوغه و برو بیا، از تیغ و تیر و نیزهها
یه پیرمردی با عصا، اومده گودال میونه جنجال
همه میونه گودال، با دست پر رسیدند
همه میونه گودال، با دست پر رسیدند
انگشتشو برای، انگشترش بریدند
با وضو همه زدند به قصد غربت
تنش میره به غارت
چقدر شده جسارت
نیزه هاشونو تو بدنش، شکستن
نعلای تازه بستن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
من گریه می کنم که مصفّا کنی مرا
مانند قطره راهی دریا کنی مرا
گرچه برای روضه ی تو کم گذاشتم
دارم امید این که تماشا کنی مرا
با این دو قطره اشک عزایی که ریختم
اصلاً بعید نیست مسیحا کنی مرا
من را در این لباس عزایت کفن نما
تا پیش چشم فاطمه زیبا کنی مرا
آن قدر بین روضه ی تو گریه می کنم
تا بین نوکران خودت جا کنی مرا
گشتم مریض خسته ی دارالشفای تو
با این بهانه ای که مداوا کنی مرا
دور است از کرامت بی انتهای تو
در روز حشر آیی و رسوا کنی مرا
شب های جمعه راهی کرب و بلا شوم
تا همنشین حضرت زهرا کنی مرا
در بین گریه ام به سر و سینه می زنم
تا داغدار زینب کبری کنی مرا
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شب جمعه است , بیا حال مرا بهتر کن
فکر دلواپسیِ قلب منه مضطر کن
این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست
نزد ارباب دعایی به منه نوکر کن
#مجتبی_دسترنج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
عشق، سر در قدمِ ماست اگر بگذارند
عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند
ما و این کشتی طوفانزده در موج بلا
ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند
دشت از هُرم عطش سوخته و هالۀ غم
سایهبانِ گل زهراست اگر بگذارند
آب بر آتش لبهای عطشناک زدن
آخرین نیّت سقاست اگر بگذارند
دوش در گلشن ما بلبل شیدا میگفت:
باغ گل، وقف تماشاست اگر بگذارند
هرچه گل بود، ز تاراج خزان پرپر شد
وقت دلجویی گلهاست اگر بگذارند
طفل ششماهۀ من زینت آغوشم شد
جای این غنچه همینجاست اگر بگذارند
این به خون خفته، که عالم ز غمش مجنون است
تشنۀ بوسۀ لیلاست اگر بگذارند
چهرهاش آینۀ حُسن رسولالله است
آری این آینه زیباست اگر بگذارند
این گل سرخ که از گلبُن توحید شکفت
آبروی چمن ماست اگر بگذارند
در عقیق لب من موج زند دریایی
که شفابخش مسیحاست اگر بگذارند
یوسف مصر وجودم من و، این پیراهن
جامۀ روز مباداست اگر بگذارند...
محمدجواد غفورزاده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_امام_حسین_ع
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب
کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب
گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی
تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب
به همان ذکرحسینجان که نوای زهراست
نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب
لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم
نفس وحشی بشود وحشیُ رامت ارباب
بِشِکن بال وپرم را که کنون آمده ام
نتوانم که پرم از سر بامت ارباب
دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد
کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب
تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری
تا شوم نوکر دربست وغلامت ارباب
جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم
سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب
مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر
قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب
تیغ بر دست شدم بی سر وپای عشقت
تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب
غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب
گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب
لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم
جان فدای تو و این مشی ومرامت ارباب
🇮🇷شاعر: #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_امام_حسین_ع
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
به درگه احدی خم نمی کنم سر را
مگر به جز تو که داری هوای نوکر را
رسد به هرچه که خیراست بی برو برگرد
هرآنکه بر کرم تو سپرد باور را
تو دست خیر خدایی برای جملهٔ خلق
کشانده تا به حرم رحمت تو کافر را
معرفم به همه ، پای ثابت روضه
نوشته اند کنار حرم ، کبوتر را
هوای صحن دلم حال روضه می گیرد
رسید پنجه گرفت از سه ساله زیور را
برای آنکه نگاهش همیشه بود ،حسین
چه مشکل است ببیند حسین بی سر را
نوشتن از عطشت صفحه مرا سوزاند
حرارت لب تو خشک کرده جوهر را
شاعر: #حامد_آقایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
مَرا بَرای خودَش اِنتِخاب کرد حسین
گِرفت غوره ی دِل را،شَراب کرد حسین
مِنَ الغَریب... بَرایم شَبی که نامه نِوِشت
مَرا شَبیهِ حَبیبَش حِساب کرد حسین
زُهِیر بودم و از او فَرار می کردَم
به خِیمه بُرد مَرا، اِنقِلاب کرد حسین
که مُدَّعی است که شُد حُرّ و توبه اَش رَد شُد؟
که را اَز این حَرَم خود جَواب کرد حسین؟
عَجب سُلوکِ سَریعی! غُلامِ تُرکَش را
به گوشه ی نَظَر عالیجِناب کرد حسین
هِزار مِثلِ مَن از ذَرّه کَمتَریم اَمّا
به لُطفِ خود همه را آفتاب کرد حُسین
امامِ سینه زَنان عابِس است! "سینه سِپر...
...زَمین که خورد"، به سویَش شِتاب کرد حسین
اَز آن دَمی که سَرِ جُون را به شانه گذاشت
بغل گِرِفت مَرا، فَتحِ باب کرد حسین
چُنان هِلال، شَبی روضه خواند دَر گوشَم
دلِ مَرا زِ غَمِ خود کَباب کرد حسین
وَهَب چگونه مُواسات کرد با مَعشوق؟
بُریده شُد سَرِ عاشِق، ثَواب کرد حسین!
تُرابِ کرب و بلا ارزِشَش به این اَشک است
گرفت اشکِ مَرا و تُراب کرد حسین
که ام که خُرده بگیرم به نَقشِ کرب و بلا؟
خُدا کِشیدَش اَزَل، بَعد قاب کرد حسین
به ما چه! مَحشر اَگر شِمر هم شِفاعَت شد!
به حَرفِ فاضِل دَربَند، عِتاب کرد حسین!
بَرای روضه ی گودالِ او گِریسته سَنگ
دِلی نَماند، که آن را مُذاب کرد حسین
کنار مِهریه ی مادَر اَلعَطَش می گُفت
فُرات را زِ خِجالَت چه آب کرد حسین...
حَنا نَبَست اَگَر او، مَحاسنِ خود را
به خونِ حَنجَرِ اَصغر خِضاب کرد حسین
رضا رسول زاده
@Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
پر میزند برای شب جمعهٔ حسین
العفو گفتهایم فراوان و گشتهایم
دلتنگ ربَّنای شب جمعهٔ حسین
حالا که سفرۀ رمضان هم تمام شد
ماییم و سفره های شب جمعهٔ حسین
در روضهها به سینه زدیم آخرش بگیر...
این دست را خدای شب جمعهٔ حسین
ما عاقبت به خیر تریم از تمام دهر
البته با دعای شب جمعهٔ حسین
با غم غریبه نیست که با گریه آشناست
این چشم آشنای شب جمعهٔ حسین
بالای قتلگاه بخوانیم و جان دهیم...
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
🦋اللهم عجل لولیک الفرج🙏
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شبِ جمعه حرمِ کرب وبلا میچسبد
گریــه بر سرور شاهِ شهدا میچسبد
مهدیِ فاطمه بر ما نظری کن نظری
که براتِ حرم از دستِ شما میچسبد
#رضا_ترابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
گر شرط حیاتِ همه عالم آب است
شرطِ همه ی حیات ما ارباب است
خوشبخت شود هر که برای تو گریست
گریانِ تو در مرتبه ی اصحاب است
ما از قِبَل روضه نشاطی داریم
افسردگی از مجلس تو نایاب است
از جمعیتِ جهان بگیرید آمار
جمعیتِ عاشقِ حسین شاداب است
هر صبح سلامِ بر اباعبدالله
هر شام سلامِ بر تو ذکرِ خواب است
نوشیدنِ یک چای پس از روضه ی تو
با قصدِ شفای عاجل از آداب است
ما را به عناوینِ دگر یاد کنند؟
یا «خادم دربارِ حسین» ، جذاب است؟
در ساحتِ قدسی حسین بن علی
بس ذره ی ناچیز که عالمتاب است
این خاصیتِ حب حسین بن علیست
هر کس به حرم رفت و نرفت بی تاب است
آنقدر حسین را خدا دارد دوست
در خانه ی حق نامِ حسین در قاب است
شاعر: #سیدحسین_میرعمادی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#مناجات_با_امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین_حسینی
این حسین است که در روضه نجاتم بدهد
با مسیحا نفسش باز حیاتم بدهد
شده هر ذکر و دعا از جهتی منشأ خیر
ذکر او خیر ز مجموع جهاتم بدهد
ذات من ذات حسینی است، نبینید بدم
یک نفر کاش که ارجاع به ذاتم بدهد
دلبری هست مرا، بردن نامش به خدا
طعم شیرین تری از نقل و نباتم بدهد
کیست جز او که شده شهره به ارباب وفا
لحظه ی مرگ نجات از سکراتم بدهد؟
روز محشر که شود، نوکری بزم حسین...
قدر و ارزش به مناجات و صلاتم بدهد
سخت دلتنگ سحرهای حریمش شده ام
اربعین کاش برات عتباتم بدهد
در شب قدر من از فاطمه خواهش کردم
رزق گریه به قتیل العبراتم بدهد
کاش تا اینکه خدا جای کفن، لحظه ی مرگ
یاد ارباب، حصیری ز دهاتم بدهد
شرح یک گوشه از اعضاء مقطع شده را
داغ انگشت و غم غارت خاتم بدهد
شاعر: #محمدجوادشیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شبِ جمعه ست و دلم کرب و بلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین نور و جلا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی
دلِ بشکسته وُ صد شور و نوا می خواهد
شبِ جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمتِ من هم بشود کرب و بلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#زیارت_کربلا
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف ششگوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف ششگوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد...»
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
همنفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل...»
آن طرفتر نگاه میکردم
شِکوِه و اشک، ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهٔ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست...»
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» میخواند
در کنار ضریح ثارالله
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
لعل لب آنکس که ثنا خوان حسین است
تا حشر نبیند غم و خندان حسین است
بالله که شود چشمه ی فیض ابدیّت
چشمی که به یک مرتبه گریان حسین است
در حشر که هر کس به گناهی فتد از پا
دست همگی جانب دامان حسین است
بخشودگی اهل گنه در صف محشر
وابسته به یک گردش چشمان حسین است
آئین محمد که جهان زینت از او یافت
تزیین شده از خون جوانان حسین است
آن رشته که با تیغ جفا پاره نگردد
در نزد خدا رشته پیمان حسین است
در دیده فرو بستن از قامت اکبر
عقل عقلا مانده و حیران حسین است
عالم همه مست ازگل رخسارحسین است
ذرات جهان در عجب از کار حسین است
دانیکه چرا آب فرات است گِل آلود
شرمنده ز لعل لب عطشان حسین است
جغد از چه بویرانه نشیند همه ی عمر
خاکم بدهان جای یتیمان حسین است
دانی که چرا چوب در آتش شود آخر؟
بیحرمتیش با لب و دندان حسین است
دانی که چرا خانۀ حق گشته سیه پوش
یعنی که خدا نیز عزادار حسین است
🔸شاعر:مرحوم #استاد_ژولیده_نیشابوری
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#مناجات_امام_حسین
ششدانگ قلب من شده وقف شمافقط
از کودکی به نوکری ات مبتلا فقط
با ذره پروری خودت موج می زند
در روضه ها خِیلِ عظیم گدا فقط
باران گرفت دیده ی من کُنجِ هیئتت
این اشک می دهد دل من را جلا فقط
دنیا و آخرت به خدا میخری حسین
از بینِ خَلق، سینه زنت را جدا فقط
با لطف خود دعای دلم مستجاب کن
عمریست گشته مُلتَمِسِ این دعا فقط
شرطِ بقا و رمزِ حیاتم یک آرزو
چشم انتظاریِ حرمِ کربلا فقط
🔸شاعر: #محسن_زعفرانیه
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین_ع_مناجات
عرش زیر علم توست اباعبدالله
فرش خاک قدم توست اباعبدالله
نه فقط دشت جگر سوختهی کرب و بلا
همه عالم حرم توست اباعبدالله
آنچه داریم و نداریم خدا میداند
که کمی از کرم توست اباعبدالله
مکتب و صوم و صلاة و شرف و عزت ما
همه مرهون دم توست اباعبدالله
شادی هر دو جهان بر دگران ارزانی
دل ما وقف غم توست اباعبدالله
به خدایی خداوند دو عالم سوگند
گریهی خلق، کم توست اباعبدالله
تو که هستی که زیارتگه ارواح رسل
حرم محترم توست اباعبدالله؟
دین اسلام سرافراز ز خون تو ولی
قامت کوه خم توست اباعبدالله
"میثم" از خویش چه دارد که به وصفت آرد
هرچه دارد ز دم توست اباعبدالله...
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddadhankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بخری یا نخری ماکه خریدار توییم
ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم
بِبَری یا نبری کرب وبلا خود دانی
ما همه مشتری هر شب بازار توییم
ردکنی یا نکنی جای دگر نیست مرا
شاه عطشان نظری کن که گرفتار توییم
بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد
ماهمان سینه زن و عبد خطاکار توییم
بوی سیب حرمت دل ز ملائک برده
تو گل پرپری و ما همگی خار توییم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
اگرچه حقیرم لیاقت ندارم
پناهی جزاین در به جانت ندارم
شکستم دلت را دلم را شکستند
من از کار دنیا شکایت ندارم
بدون اجازه به این سو دویدم
تو ردم نکن برگ دعوت ندارم
ز چشمت بیوفتم به خاری میوفتم
نگاهم بکن گرچه قیمت ندارم
سرم هرچه آمد گناه خودم بود
که گوشی برای نصیحت ندارم
اگر تو کنارم نباشی قیامت
امیدی برای شفاعت ندارم
دلم لک زده کربلا قسمتم کن
نیازی بغیر از زیارت ندارم
دوچشمم شده وقف غمهای جدت
به جز گریه کردن عبادت ندارم
ازآن دم که بر نیزه زد تکیه اش را
ز تنهایی اش جز خجالت ندارم
سیدپوریا هاشمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein