#زیارت_کربلا
#امام_حسین_ع_مناجات
ما سائلِ غَمیم، بدنبال ماتَمیم
در روز چند بار سَرِ سُفرهی غمیم
بالاى بامِ خانه تو را جار میزنیم
زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم
مابین گریه فاطمه سر میزند به ما
فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم
هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو
یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم
امروز پاى روضهی تو گریه مىکنیم
فردا شریک حجّ رسول مُکَرّمیم
هنگام گریه قطره به قطره تَبَرُّکیم
هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم
ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟
خوبیم یا بدیم، همینیم دَرهَمیم
واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت
ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم
گریه بده وگرنه از اینجا نمیرویم
ما سائلِ غَمیم، بدنبال ماتمیم
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه
#زیارت_کربلا
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف ششگوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف ششگوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد...»
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
همنفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل...»
آن طرفتر نگاه میکردم
شِکوِه و اشک، ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهٔ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست...»
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» میخواند
در کنار ضریح ثارالله
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات
#برای_جامانده_های #اربعین
#زیارت_کربلا
میان خیل تو از یادها فراموشم
شبیه شمع مزاری غریب، خاموشم
به چشمهای که به دریا نمیرسد رحمی
قسم به جان تو با دوریات نمیجوشم
فقط نه ماه محرم که هجر هم داغیست
من از فراق تو گاهی سیاه میپوشم
دلم شکست و به حالم دل ضریحت سوخت
به خوابم آمد و گفتا بیا در آغوشم
به روضه میروم و تازه میشود داغم
دلم نمیشود آرام، هر چه میکوشم
ببین شکستهدلانت چه عالمی دارند
در استکان ترکخورده چای مینوشم
به هر دری زدهام تا به کربلا برسم
فقط اگر نرسیدم مکن فراموشم
✍ #سیدمیلاد_حسنی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات
دلتنگ #زیارت_کربلا و #اربعین
خراب آمدهام باز رو به راهم کن
مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن
نیامدم به تمنای آب و نان سویت
کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن
فدای جُون شوم، روسپید عالم شد
نگاهِ لطف به ظرفِ دلِ سیاهم کن
عطا به جای خودش، جای این همه گریه...
برای سینه زنت، ذوالکرم دعا هم کن
به زیر بارِ گران علامتت گفتم:
گذر ز توشهی سنگین اشتباهم کن
مُقدم است به کارم، همیشه کار شما
بیا و پیرِ همین راه و دستگاهم کن
عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم
برات کرب و بلای مرا فراهم کن
میان گودیِ قبرم، زمان تلقینم
اسیرِ روضهی گودیِ قتلگاهم کن
زمان تشنگیِ حشر، یاد تشنگیات
جواز گریه بده، غرقِ اشک و آهم کن
✍ #محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
82K
اربعین امام حسین علیه السلام
زمزمه زمینه
غم میزند صلا حی علی العزا
فریاد کربلاست ابکی علی الحسین
لبیک یا حسین
می آید آسمان همپای کودکان
پیری عصا زنان اشکش روان ز عین
لبیک یا حسین
خون می شود قلوب تنگ دل غروب
گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین"
لبیک یا حسین
راسش میان طشت در بین کوه و دشت
خورشید نیزه گشت مولای مشرقین
لبیک یا حسین
#اربعین
#زیارت_کربلا
#امام_حسین_ع
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
91.7K
اربعین امام حسین علیه السلام
سبک: راس تو میرود بالای نیزه ها
(برای مسیر پیاده روی)
دل زد به جاده ها دلداده ی حسین
ای تشنه لب بنوش از باده ی حسین
از خم اربعین پیمانه ها رسید
بهر طواف گل پروانه ها رسید
لبیک یاحسین......
دست فلک بود در دست کودکان
پاهای خسته را می بوسد آسمان
بر پای زائران گرد و غبار راه
شد نسخه ی شفا شد سرمه ی نگاه
لبیک یاحسین.....
شانه به شانه اند دلهای آشنا
در جاده ی بهشت در راه کربلا
اینجا به هر قدم باشد ثواب حج
باشد دعای ما تعجیل در فرج
لبیک یا حسین
#اربعین
#زیارت_کربلا
#پیاده_روی_اربعین
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
#دوبیتی_های_اربعین_حسینی_ع
با پای پیاده تا حَـرَم میآیند
با حضرت عشق، همقدم میآیند
این دلشدگان، لشگر ثاراللهند
والفجر ! که تا سپیدهدم میآیند
✍ #رضا_اسماعیلی
#حماسه_ی_اربعین
دیدیم جهان بیتو به بنبست رسید
هر قطره به موجها که پیوست رسید
این رود عظیم اربعین تا دریا
با پرچم یاحسین در دست رسید
✍ #زهرا_سپه_کار
#زیارت_کربلا
دوریم ز راه، یا اباعبدالله
اینگونه مخواه، یا اباعبدالله
گفتند که "آه" در غمت تسبیح است
از داغ تو آه یا اباعبدالله
✍ #سیدمیلاد_حسنی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#زیارت_کربلا
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
چند فرسخ نگاه بدرقه را
در پی کاروان فرستادند
شوق رفتن به سرزمین بهشت
خسته میکرد کوه و صحرا را
غافل از این که راهزنها نیز
در کمیناند کاروانها را
دور شو، کور شو! صدا برخاست
قلبها را پر از مخاطره کرد
کاروان را به طرفة العینی
دستۀ دزدها محاصره کرد
ما نه سوداگریم نه تاجر
نیست جز نان و آب رهتوشه
زاد راه است التماس دعا
بار ما هست شوق ششگوشه
چشم سردسته ناگهان تر شد
لرزش شانهاش نمایان شد
بار دیگر نقاب خود را بست
اشک او در غرور پنهان شد
روی زانوی خود نشست آرام
راه را با اشارهای وا کرد
بعد سی سال سردی و تلخی
چایی روضه کار خود را کرد
کاروان نقطۀ سپیدی شد
محو شد رفته رفته در تصویر
همچنان ایستاده در صحرا
راهزن، بیتپانچه، بیشمشیر
نه کلاهی، نه خرقهای، تنها
یک لباس سپید بر تن داشت
از پشیمانیاش خبر میداد
چکمهای که به دور گردن داشت
::
سال شصت و یک غم و اندوه
کاروان حسین برمیگشت
دست غارت حریص شد، حتی
از سر کهنه پیرهن نگذشت
آب آزاد شد ولی آتش
در دل خیمهها پراکندند
قافیه کاشکه ربودن بود
زیور از گوش دختران...
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بر شانههای زخمی خود کوه غم دارم
من در محرم بیشتر میل حرم دارم
عشق به ششگوشه مرا از زندگی انداخت
از دوریاش یک کربلا در سینه غم دارم
این اشک را از لقمههای سفرهی بابا
این مهر را از شیر پاک مادرم دارم
گفتند: «کل الخیر فی باب الحسین» آری!
من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم
با خلوت بارانی خود هر شب جمعه
در سر هوای شعرهای محتشم دارم
دلتنگیام چندین برابر شد در این شبها
مهدی زهرا را میان روضه کم دارم
درد فراق کربلا بی خانمانام کرد
شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#زیارت_کربلا
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف ششگوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف ششگوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد...»
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
همنفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل...»
آن طرفتر نگاه میکردم
شِکوِه و اشک، ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهٔ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست...»
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» میخواند
در کنار ضریح ثارالله
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مناجات
دلتنگ #زیارت_کربلا
دلتنگ کربلای توأم اى حسین جان
مشتاق یک عطای توأم ای حسین جان
با دست خالی ام به تو رو می زنم فقط
محتاجم و گدای توأم ای حسین جان
دردم زیاد هست و شفایم زیارت است
من طالب شفای توأم ای حسین جان
با اینکه پر گناه شدم از هوای نفس
پیوسته در هوای توأم ای حسین جان
ای آفتاب، ذرّه ی بیچاره را ببین
در زیر دست و پای توأم ای حسین جان
تا آخرین نفس همه وقف توییم و بس
تا آخرش برای توأم ای حسین جان
ای لنگر زمین و زمان روضه های تو
دلتنگ روضه های توأم ای حسین جان
عالم فدای خواهر دلخسته ات که گفت:
دلبسته ی صدای توأم ای حسین جان
قربانِ کودکانِ به صحرا دویده ات
گریان ماجرای توأم ای حسین جان
شاعر: #مجتبی_شکریان
https://eitaa.com/Maddahankhomein