eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
710 ویدیو
369 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکی‌ات تا بزرگی‌ات شیواترین مُفسّر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری؟! ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا ای ماورای حد تصور، کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم در انعکاس آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو ؟ گیرم که خیمۀ تو به تاراج رفته است گنجینه‌های باغ بهشت است مال تو از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد محض رضای پای تو محمل درست شد تو زینبی و شیر زن بعد کربلا تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا زهرا، نبی ،حسین و علی و حسن تویی بانو تویی تو «پنج تن » بعد کربلا گاهی که طعنه می‌شنوی صبر می‌کنی یعنی تویی همان حسن بعد کربلا ای گریه‌ی غریبی عریان بی کفن حالا تویی و پیرهن بعد کربلا قلبت تپید و سوره مریم شروع شد غمگین‌ترین غروب محرم شروع شد ای سایه‌ی بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت مهتاب هم رشیدی قد تو را ندید از بس که چون هلال گذشت از برابرت شب‌زنده‌دار شام غریبان کربلا دل بسته‌ی نماز شب تو برادرت ای خطبه رسای تو نهج البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت هجده سربریده به دنبال چشم تو هجده سر بریده نگهبان معجرت ای قله‌ی نجابت توحید، جای تو عطر حضور فاطمه دارد حیای تو ✍ http://eitaa.com/Maddahankhomein
مصائب وقت اذانِ مأذنه‌ها می شود، کَرید وقت نماز، فکر خدایان دیگرید نزدیک شصت سال پر از کینه می‌شوید در انتقام غزوۀ بدر پیمبرید چل سال حرف بد به وصیِ خدا زدید چل سال زشت می‌گذرد روی منبرید سرهای روی نیزه بدون تعادل‌اند بر پشت بام خانه چرا سنگ می‌برید؟ با دست‌های سنگی این پشت بام از دروازه تا خرابه به دنبال این سرید ای چشم‌های خیره! خجالت نمی‌کشید؟ از این که رو به روی نوامیس حیدرید! ✍ @Maddahankhomein
دارد تمام می‌شود آقا عزای تو کم گریه کرده‌ایم محرم برای تو دارد چه زود سفره تو جمع می‌شود تازه نشسته‌ایم بخوریم از غذای تو شب‌های آخر است... گدا را حلال كن اين هم بساطِ نوكر بی دست و پای تو ما را ببخش گريه‌ی سيری نكرده‌ايم چشمانِ خشكِ ما خجل از اين عزای تو هر روز روز تو، همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو کی دست خالی از در این خانه رفته است؟! دست پُر است تا به قیامت گدای تو تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کنِ تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
بال فرشته که خاک پای حسین است فرش حسینیۀ عزای حسین است فاطمه دنبالش است صبح قیامت هر که به دنبال دسته‌های حسین است شعر من و تو که افتخار ندارد تا که خدا مرثیه‌سرای حسین است رحمت زهرا برای این که ببارد منتظر گریه‌ای برای حسین است در دل مردم چه هست کار نداریم در دل ما که برو بیای حسین است دست به سمت کسی دراز نکردیم هر دو جهان دست ما گدای حسین است گندم شهر حسین روزی ما شد باز سر سفره‌ها غذای حسین است قیمت اشکِ برای خون خدا هست دست همان کس که خون‌بهای حسین است پرچم کرب‌و‌بلا همیشه بلند است حافظ پرچم اگر خدای حسین است هر چه که ما خواستیم فاطمه داده آن چه فقط مانده کربلای حسین است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
خنده بر پاره گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی‌سروسامانی‌مان می‌کردند پشت دروازه‌ی ساعات معطل بودیم خوب آماده‌ی مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچه‌ی بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی‌مان می‌کردند هیچ جا امن‌تر از نیزه‌ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی‌مان می‌کردند ✍️ https://eitaa.com/Maddahankhomein
صحرا به صحرا، کو به کو، داريم نم نم می‌ر‌ويم پشت سر هم، دم به دم، آدم به آدم می‌رويم ما هر دو عالم را به اين معراج دعوت می‌کنيم از اين سوى عالم اگر آن سوى عالم می‌رويم راهى‌شدن، دريا شدن، يعنى کمال قطره‌ها ما هم به راه افتاده‌ايم و جانب يم می‌رويم در شعله آتش می‌شويم، آتش به عالم می‌زنيم هم مثل يک پروانه می‌سوزيم ما، هم می‌رويم هم در نجف، هم کربلا، پرچم به دست زينب است هر جا که پرچم می‌رود، دنبال پرچم می‌رويم عيسى بن مريم، آدم، ابراهيم، موسى، نوح، هود اين راه را پيغمبران رفتند و ما هم می‌رويم ما تشنه‌ی وصليم و دنبال سلوک وصلتيم پس پابرهنه، تشنه‌لب، تا نهر علقم می‌رويم بى‌واسطه اسماء حق در ما تجلى می‌کند هر وقت تحت قبه‌ى سلطان عالم می‌رويم ✍ @Maddahankhomein
دوبیتی های معصوم ترین صبح سپیدی محسن آن روز کبود را ندیدی محسن در راه علی حق بزرگی داری الحق که تو اولین شهیدی محسن ▪️ با ضرب در سوخته ماهم را کشت در آتش و خون نور نگاهم را کشت فریاد بزن «بأیّ ذنبٍ قُتلت» ای وای که طفل بی گناهم را کشت ▪️ در کوچه به پا کرد دوباره ‌محشر با مادر دلسوخته، یاس پرپر آن روز اگر ‌مجال صحبت می‌داشت می گفت چنان فاطمه : حیدر حیدر ▪️ ای مونس داغ های من محسن جان ای یاور با وفای من ‌محسن جان با سرخی خون من و تو حق برپاست قربانی کربلای من ‌محسن جان 🥀 ای با تو ظهور عدل ممکن برگرد وی ذکر دعای هرچه مؤمن برگرد یک سوم سادات جهان را کشتند ای منتقم حضرت محسن برگرد 🏴 بیت علی و فاطمه غوغاست بیا در شعله ور از کینه ی اعداست بیا با ضرب لگد! طفل علی را کشتند فریاد دل محسن زهراست بیا 🥀 خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت چنان مسمار در قلبم فرو ریخت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت 🥀 مظلوم ترین یار ولی را کشتند سبط نبیِ لم یزلی را کشتند غافل نشوید اول ماه ربیع با ضرب لگد طفل علی را کشتند 🥀 آن روز که در شعله ور از اهل ستم شد بین در و دیوار قدِ فاطمه خم شد تنها نه فقط پیکر ناموس خدا سوخت یک ثُلث ز سادات بنی فاطمه کم شد 🥀 ای جذبه ی عشق در نگاهت محسن ای چشم امید ما به راهت محسن آخر گنهم چیست که باید هر روز افتد نظرم به قتلگاهت محسن 🥀 بر فاطمه نور عين ديگر محسن معصوم در عالمين ديگر محسن هم صبر و سکوت کرد و هم خون بخشيد يعنى حسن و حسين ديگر محسن  ▪️ در، سوخته از دسته ی هيزم می شد در، ريخته از هجوم مردم می شد اين طفل بزرگ که شهيدش کردند می ماند اگر امام چهارم می شد 🥀 خلق شد محسن و این دهر ندید از ستمکاریِّ اعدایِ پلید قبل از آن که به دنیا آید سومین سبطِ نبی گشت شهید ▪️ آه از آن دم که زِ کین خصمِ پلید خانه ی وحی بر آتش بِکِشید ضربِ در پهلوی زهرا بِشِکست داغِ محسن جگرش سوزانید https://eitaa.com/Maddahankhomein
🩸چون گریه‌کُن جدّ غریبم هستی، پیشانی‌ات را بوسیدم... بر پایه نقلی، شخصی به نام «سعید» گوید: 🥀 به سامرا رفتم و دیدم که قیامت به پا شده است. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: امام حسن عسکری علیه‌السلام از دنیا رفته است. با خود گفتم آیا خدا حجتی بعد او قرار داده است؟! 🥀 ناگهان دیدم کودکی از خانه آمد که نور خیره کنند‌ه‌ای داشت و گریه می‌کرد و به طرف من آمد و پیشانی مرا بوسید و فرمود:ای سعید! از این به بعد، من حجت خدا بر تو أم؛ 🥀 عرض کردم: ای آقای من! چرا در بین این جمعیت پیشانی مرا بوسیدید؟ فرمود: به جهت آنکه تو تعزیه دار جدّم حسین علیه‌السلام هستی! به شیعیان من برسان که ماتم جدّم حسین علیه‌السلام را در دوشنبه‌ها و جمعه‌ها فراموش نکنند. 📚مقتل خطی بیاض ص٢٢٣ ✍این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تَر است چشمی که بیش‌تر به خودش، گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجد‌ه‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجات حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است... https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم عاشق شدنم غیر بلا هیچ ندارد از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم دل مایه‌ی قرب است، صدا هیچ ندارد باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست از ناحیه‌ی خویش صبا هیچ ندارد اموال کریمان همه‌اش مال فقیر است اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد... مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم او را عوض فاطمه مادر بنویسم بگذار که اول صلواتی بفرستم تا نام تو را خوب معطّر بنویسم تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم تو پا بنویسی و منم سر بنویسم در فکر بقیعم من اگر میل ندارم بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم بگذار در این مرحله که جمله فقیرند جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم تو گاه علی هستی و گه‌گاه محمّد ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم! یکبار تو را خواندم و دوبار علی را از ذات تو باید دوبرابر بنویسم سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت خوب است ببیند که پیغمبر ما هم... بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم» پس معجزه هم میکند انگشتر ما هم گر آخر این زنده‌به‌گوری قدم توست پس زنده‌به‌گور قدمت دختر ما هم به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی» صد بار فدایش پدر و مادر ما هم از لطف تو نام علی و فاطمه حالا در مأذنه‌ها پر شده، در منبر ما هم راضی شده بودیم به املای محمّد اما نرسیدیم به معنای محمّد هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند از معجزه‌ی خاک قدم‌های محمّد مولاست همان رحمت امروز پیمبر زهراست همان رحمت فردای محمّد تفسیر کمالات جلالیِ علی بود «لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست منهای علی یعنی منهای محمّد در آینه‌ی فاطمه دیده‌ست خودش را بنشسته محمّد به تماشای محمّد با جعفر صادق به روایات رسیدیم با لطف روایات به آیات رسیدیم عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم با واسطه ما پیش خداوند نشستیم از راه توسّل به مناجات رسیدیم در اصل تو «اللّه» مجسّم‌شده هستی به ذات خداوند از این ذات رسیدیم از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا یک‌دفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه به سوختن مادر سادات رسیدیم ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم https://eitaa.com/Maddahankhomein
  لب نگار که باشد رطب حرام بود زمان واجبمان مستحب حرام بود فقیه نیستم اما به تجربه دیدم بدون عشق مناجات شب حرام بود اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری به من معالجه ی در مطب حرام بود برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت عجم که هست برای عرب حرام بود تو را در کمال نوشتند یا رسول الله بزرگ آل نوشتند یا رسول الله تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند تورا به سمت زمین با نسیم آوردند توآمدی و ملائک خوش آمدت گفتند نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند تمام آل عبا«کُلنا محمّد» بود توعین نوری و در رفت و آمدت گفتند اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری تورا محمّد و آل محمّدت گفتند شب ولادتت ای یار می کنم خیرات نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات برای خُلق تو باید کنند تحسینت نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی نوشته اند از این سو تو را نخستینت هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات گدای سفره ی هر سال چهارده سینت توآمدی که علی را فقط ببینی و بس نداده اند به جز دیده ی خدا بینت یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی مرا اویس شدن در هوای تو کافی است اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم لبم رسید به خاک سرای تو کافی است چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش همینکه فاطمه داری برای تو کافی است همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی برای روشنی لحظه های تو کافی است تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت اگر علی تو باشد به جای تو کافی است قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها خدای خوب به جای خدای چوب نشست و با اذان تو بالا گرفت باورها بگو: مدینه علمی، علی درآن است بگو: که واجب عینی است حرمت درها بریز شیره پیغمبری به کام حسین که از حسین بیاید علی اکبرها زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد حسین منی انا من حسین اکبر شد هزار حضرت مریم کنیز مادر توست تورا بس است همینکه بتول، دختر توست به دختران فلان و فلان نیازی نیست اگر خدیجه والامقام همسر توست علی و فاطمه دو رحمت خداوندی برای عالم دنیا و صبح محشر توست به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض خدا برابر تو یا علی برابر توست تو با علی جریان ساز شیعه اید ، اما شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست https://eitaa.com/Maddahankhomein
به کام خلق نشاطی که می‌دهد رطبش هزار سال دگر هم نمی‌رود طربش طبابتی‌ست برای طبیب ما که هنوز نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش ز فیض ریخته دستش چو عمر، کوتاه است کسی که نیست بلند آه آه نیمه‌شبش اگر نسوخت دلم پا به پای او هر شب خودم به دست خودم صبح می‌کنم ادبش برای من سحر وصل عید قربان است شب وصال نمردم اگر، یکی طلبش به خیل گوشه‌نشینان فراق را دادند همیشه خیر ببیند مسببش، سببش به وقت بردن نامش به سجده می‌افتم نگار ما به خداوند می‌رسد نسبش دلش به ما عجمی‌زادگان بُوَد مایل اگرچه دلبر ما را نوشته‌اند عربش خدا کند که تقرب از آن‌طرف باشد به جای صد قدمم راضی‌ام به یک وجبش ”ز بخت خفته ملولم‌ بُوَد که بیداری… “ دعا کند همه را باز در نماز شبش ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
آنان که عاشقند، به دنبال دلبرند هر جا که می‌روند، تعلق نمی‌برند از آنچه که وبال ببینند خالی‌اند عشاق روزگار، سبکبال می‌پرند پرواز می‌کنند به هر جا که جلوه‌ای‌ست گاهی ملائکند و گاهی کبوترند دل را به دست هرکس و ناکس نمی‌دهند دل داده‌ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده‌ی موسی بن جعفرند ما عاشقیم! شیعه‌ی زهرا و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم ری زاده‌ایم و مزرعه‌ی سبز گندمیم هر صبح با حسین شما در تکلمیم ما شیعه‌ی ولایت مولا، نسب نسب سلمان پا برهنه‌ای از نسل چندمیم گاهی میان خنده‌ی خورشید گریه‌ایم گاهی میان گریه‌ی زهرا تبسمیم همسایه‌ی حریم تو همسایه‌ی خداست پس صد هزار شکر که همسایه‌ی قمیم آنقدر عاشقان و بزرگان و عالمان دل داده‌ی توأند که ما بین آن گمیم ای دست‌گیر صبحِ قیامت! سرم فدات هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات بالاتر از پریدن پرهاست بام تو قطعاً نمی‌رسیم به شأن مقام تو خم می‌شود تمامی دنیا برابرت ای احترام آل عبا احترام تو باید هزار بار نشست و بلند شد وقتی که می‌رسند بزرگان به نام تو آباد گشت قلب زمین زیر پای تو آباد گشت مسجد دین با کلام تو یعنی تمام هستیِ دین مال فاطمه‌ست یعنی تمام مُلک زمین مال فاطمه‌ست تو آمدی که رحمت دنیای ما شوی منجی تا قیامت کبرای ما شوی ما مرده‌ایم و تو نَفَسَت مُرده‌ زنده‌کن پس واجب است این که مسیحای ما شوی تو خانمی و جلوه‌ی بالای هر سری اصلاً عجیب نیست که آقای ما شوی تو آمدی که با برکات نسیمی‌ات روزیِ یا امام رضاهای ما شوی اصلاً قرار بود در ایرانْ‌زمین ما چون فاطمه بیایی و زهرای ما شوی مهمان چند روزه‌ی ایران! خوش آمدی همشیره‌ی امام خراسان! خوش آمدی شهر تو آشیانه‌ی امن امام‌هاست گلدسته‌ات مطاف شب و روز انبیاست بانو! قسم به پنجره‌های ضریح تو این آستانه‌ای‌ست که باب الرضای ماست روی درِ حریم تو زیبا نوشته‌اند اینجا حریم دختر پیغمبر خداست اینجا به احترام قدم نه، که از شرف گیسوی حور و بال ملک، فرش زیر پاست اینجا مس تو را به نگاهی طلا کنند تا اسم اعظم است، چه حاجت به کیمیاست! اینجا مدینهٔ دگر آل فاطمه‌ست اینجا دل شکسته به دنبال فاطمه‌ست ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein