#پایان_ماه_محرم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_به_شام
غروب مه غم به آخر رسید
طلوع مهِ تارِ دیگر رسید
به شام بلا نیز خواهر رسید
به همراه راس برادر رسید
نگر عمهی پاک سادات را
و در وازه ی نحس ساعات را
چو آمد ز ره، خسته آن قافله
اسیران همه در غل و سلسله
به همراهشان خولی و حرمله
میان کِل و شادی و هلهله
ز مهمان نوازی، اهالی شام
بر آنان زدند سنگ از روی بام
جفاها شد از قوم پست لعین
بر آن اهل بیت رسول امین
روانه نمودند از روی کین
چو از کوچه های یهودی نشین
که اینان همه وارث حیدرند
همه اهل بیت یل خیبر ند
بگیرید از اینان دگر انتقام
بگیرید از هر چه سر انتقام
ز سرهای مد نظر انتقام
به چوب و به سنگ و حجر انتقام
بریزند خاکستر از روی کین
به روی سر سیدالساجدین
ز یک سوی رنج و غم بی حساب
ز سوی دگر گریه های رباب
ز سویی بدستان آنان طناب
ز سویی ورودِ به بزم شراب
امان از دل زینب و کودکان
امان از لب و چوبه ی خیزران
#جواد_کریم_زاده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#پایان_ماه_محرم
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق
«کآشوب در تمامی ذرّات عالم است»
صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
«کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است»
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزهها
«سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است»
آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
«بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»
رشک مَلَک خرابهنشین شد که «محتشم»
گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است»
::
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری؛ بساط عشق بهخوبی فراهم است
فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود
بر گِرد شمع دید که پروانهای کم است
✍ #جواد_هاشمی_تربت
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#پایان_ماه_محرم و آغاز ماه صفر
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت
#اسماعیل_شبرنگ
https://eitaa.com/Maddahankhomein