رسمِ سوختن آموختیم از شعله رسمِ سوختن را از خود گذر کردن پس از عاشق شدن را آموختیم این را؛ برای پر کشیدن بشکست باید بی‌امان، زندانِ تن را آموختیم این را که باغی تازه روید سیراب خون سازیم اگر دشت و دمن را رویید باغی لاله تا تدفین نمودیم در خاک، جسم عاشقی گلگون‌کفن را گو مرگ را بی‌پرده‌تر آید به میدان ما دوست داریم این نبردِ تن به تن را با خون‌مان رنگ عمل بخشیم با شوق در عرصه‌یِ سرخ شهادت هر سخن را خون شهیدان می‌دهد پیوند با هم سوریه و لبنان ، فلسطین و یمن را خون کبوترها ز دنیا پاک سازد ننگ حضورِ دسته‌ای زاغ و زغن را سیدعلی شد عهده‌دار مکتب ما دادیم اگر از کف امامِ بت‌شکن را سید حسن‌هامان ز خاکش سر برآرند از کف اگر دادیم این سید حسن را https://eitaa.com/Maddahankhomein