مناجات آمدم امشب به دل فریاد و آه آورده ام دست خالی نیستم بار گناه آورده ام بیش از این یارب ذلیل و خوار و رسوایم مکن من غریب و بیکس ام،بی یار و تنهایم مکن سوی درگاهت پر از راز و نیازم آمدم خوار و زارم غرق در سوز و‌ گدازم امدم می دهم امشب ترا بر جان پیغمبر قسم بر مقام فاطمه بر غربت حیدر قسم معرفت بر من عنایت کن زنفسم وا رهان از غرور و کبر و بخل و کینه جانم را رهان می دهم یارب قسم بر نور چشمان بتول عزت دنیا و عقبی کن نصیب این ملول با امیدی امدم خبط و خطایم را ببخش گرچه غفلت کردم ای بهترین مولا ببخش یا کرم الصفح بر من فرصتی دیگر بده حال من بد گشته یارب حالتی بهتر بده خالصم کن گاه در ریب و ريا گم می شوم بی تو من در ظلمت نفس و هوا گم می شوم ای خدا هر انچه خواهی بندگانت را نکوست با امیدی امدم سرمایه ام لاتقنطوست تو کریمی و رحیمی و ودود و محترم امشب از احسان تو سهم خودم را می برم حال که امشب مرا کردی به لطفت آشنا از کرم دیگر مکن دست امیدم را رها @Maddahankhomein