ّ•🌹•🌹•ّ گرچه دوریم، به یاد تو سخن میگوییم بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی راه خانۀ زمینی بسته؛ ولی درهای آسمان همیشه باز است. در صحرای عرفات نیستم؛ اما حقیقت_عرفات، بیابان خشک قلب من است که از عرفان یار، غافل شده و می‌خواهد با عهدی دوباره، به وطن خویش بازگردد. من از یاد برده‌ام که چگونه در الست، تنها تو را انتخاب کرده‌ام. ولی تو با نهایت محبت، عرفات را آفریده‌ای تا به غافلان بگویی: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش و من در این عرفات، تو را می‌جویم ای دل‌بند؛ که اینجا قدمگاه یار است و منوّر به نور افلاک. خاک عرفات، سرمۀ چشمم و آفتاب سوزانش جلابخش قلبم. بدترین‌ها نیز اگر با قلبشان از خدا طلب کنند، اجابت می‌شوند. پس سرشار از امید، دست دعا به آستان پرمهرت برمی‌آوریم و با آرزوی توبه وغفران، دعای عرفه را نجوا می‌کنیم: «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ‏ أَقْبَلْنَا مُوقِنِينَ وَ لِبَيْتِكَ الْحَرَامِ آمِّينَ قَاصِدِينَ. فَأَعِنَّا عَلَى مَناسِكِنَا وَ أَكْمِلْ لَنَا حَجَّنَا، وَ اعْفُ اللَّهُمَّ عَنَّا وَ عَافِنَا؛ فَقَدْ مَدَدْنَا إِلَيْكَ أَيْدِيَنَا...» تا خود را نشناسی، نمی‌توانی به جنگ شیطانِ تا دندان مسلّح بروی. و عرفات، میدان خودشناسی است برای رویارویی با شیطان. آری، شیطان از رحمت حق رانده شده؛ اما در سرزمین ماست و راندنش عرفانی عمیق می‌خواهد و بینشی دقیق؛ که هم‌او بود که اجدادمان را از بهشت بیرون کرد و ما را از مبدأ وجودمان منحرف ساخت. در عرفات باید مسلّح شد به سپر توحید و تقوا. باید یقین کرد به جایگاه رفیع اعلی؛ همان جا که وطن اصلی ماست و شیطان قسم خورده انسان را از موطنش آواره خواهد کرد. عرفات جایگاه تضرّع و توبه به درگاه خداوندی است که هرلحظه منتظر دیدار ماست. عرفات میعادگاه ما با خداست؛ خدایی که عاشق ماست و شیطان را به خانه‌اش راهی نیست.