👈5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مى شوند و از این طریق آسیب هاى جبران ناپذیری بر آنها وارد مى شود. تخلیه هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى شود. خودارضایى هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مى شود. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است. 🔻 قسمت هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه اى از یک جوان» 🔺 و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیب ها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأملدر این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسیب هاى جسمى خودارضایى هستند. 🔶ب. 👈1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است. 🔻 استعداد کافى داشتم و تحصیل مى کردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى دهم. «نامه اى از یک دانش آموز» 👈2. اضطراب دلهره و دلواپسى از ویژگى هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه اى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى شود، امان او را مى گیرد. 1️⃣ آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى ماند. «امضا: همدم مرگ» 2️⃣ آیا پس از ترک مى توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه اى از یک جوان» 3️⃣ آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى» 👈3. افسردگى بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه هاى بارز و حتمى افسردگى است. 👈4. پرخاش گرى و بداخلاقى شخصِ خودارضا نسبت به کوچک ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق العاده دارد. 👈5. یأس از زندگى 1️⃣ در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مى روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه اى از یک جوان» 2️⃣ تصمیم گرفته ام اگر راهى برایم نباشد خودکشى کنم.... «دختر 18 ساله تهرانى» 👈6. از بین رفتن خلاقیت ها، توانایى ها و سرکوب شدن استعدادها 👈7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت هاى فکرى. 👈8. هوس باز و بى بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع 👈9. بى عاطفه، کم رو و خجل 👈10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده 👈11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و ... 👈12. احساس گناه، عذاب وجدان. ⬅️ ... 📣📢ان شا ءالله فردا ...