#داداش_مجید❤️
#شهیدمجیدقربانخانی 🌹
#قسمت_سوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥
به نام خالق او🍃
خواهر داداش مجید از مجید قصه ی ما میگوید:
مجید هیچ وقت علاقه ای به درس خواندن نداشت😕
تا هشتم خواندو برای همیشه کتاب های درسی اش را در قفسه های کتاب به یادگارگذاشت📚،وکنار پدردربازار آهن مشغول به کار شد.
درآمد روزانه اش رو بین من و مادر وخواهرانم تقسیم میکرد،وقتی معترض این رفتارش می شدیم می گفت روزی رسان اصلی خداست.😇
همه خانواده و فامیل آرزویمان بود که دامادی مجید را ببینیم،😍
وقتی میگفتیم برایت آستین بالا بزنیم،می گفت:
داماد میشوم
عروسیم خیلی هم شلوغ میشه
ماشین عروسم به جای اینکه گل قرمز داشته باشه،گل سیاه داره.🖤
وچون خیلی شوخ طبع بود هیچکدام از ما این حرفاش رو جدی نمی گرفتیم.
اما مجید قصه امروز ما در چند ماه آخر عمرش در این دنیا حال و هوایش به کلی تغیر کرده بود🙃
پشت همه خنده ها و شوخ طبعی هایش یک غم بزرگی درچهره و رفتارش بودو البته آرام تر از همه عمرش شده بود.🍃
#ادامه_دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥
~•••↓🌿🌼🌿↓•••~
@Majid_ghorbankhani_313