#احسن_القصص
☘مرحوم عباس رحمان نژاد (١٠)
💥روز دوم یا سومی بود که از کربلا آمده بود، می گفت: دیشب در خواب به محضر مولایم امام هادی علیه السلام شرفیاب شدم. حضرت میکروفونی را به من دادند و فرمودند: برای ما بخوان و من فوری اطاعت کردم و با صدای آزاد و فی البداهه شروع به مرثیه ثرایی برای امام حسین علیه السلام کردم. بدین ترتیب بود که از آن به بعد به منسب شریف ذاکری اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین نائل شد.
⚡️⚡️⚡️
قبل از رفتن به کربلا، طبع شعری داشت و گاهگاهی که حال خوشی داشت در موضوعات مختلفی دلنوشته ای مینوشت یا شعری می سرود ولی پس از بازگشتش از آن سفر اعجازگر حال و هوایش کاملا رنگ و بوی یار گرفت و دیگر فقط برای حضرات معصومین علیهم السلام می سرود و این روند ادامه داشت تا مدتی قبل از پرواز آسمانی اش حضرت امام هادی علیه السلام در عالم رؤیا قلمی به او مرحمت کرده بودند و فرموده بودند با این قلم بنویس و خودش میگفت این اشعار آخر را بدون هیچ زحمت و تفکری میسرایم. در خواب یا بیداری سر مطلعی به ذهنم می آید و سپس گویا کسی دیکته میکند و من مینویسم.....
#شرح_حال_اولیاء_خدا
ادامه دارد....
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2