-ص۵۱،قسمت‌اول | هوادارِتمام‌عیارِانقلاب در فتنه ۸۸ وبلاگی راه انداخته بودم و تا مدتی به صورت روز نوشت. یادداشتهایی درباره فتنه مینوشتم. البته بیشتر از دو سال دوام نیاورد و اوایل سال ۱۳۹۱ هک شد یکی از خواننده های ثابت آن وبلاگ، محمود رضا بود. یادداشتهایم را می خواند و با اسم مستعار م. ر.ب» پای پستها کامنت میگذاشت. گاهی هم بعد از اینکه یادداشتی را میخواند زنگ میزد و نظرش را می گفت. در دیدارهای گاه و بیگاهی هم که تهران با هم داشتیم وسط حرف ها حتماً چیزی درباره وبلاگ میگفت. گاهی پیش می آمد که چند روز چیزی در وبلاگ نمی نوشتم این جور مواقع تماس میگرفت و پیگیر نوشتنم می شد. بعضی از این یادداشتها گاهی در پایگاه های خبری تحلیلی مثل جهان نیوز و رجانیوز و خبرگزاری فارس لینک می شدند. این جور وقت ها تماس میگرفت و تشویقم میکرد. بعد از اینکه وبلاگم هک شد، اکانتم را از طریق تماس با مدیر سرویسی که وبلاگ را روی آن ساخته بودم پس گرفتم اما دیگر چیزی در آن ننوشتم. به جایش یک وب سایت زدم محمودرضا از این کار خوشش نیامده بود و بعد از آن بارها از من خواست که به همان وبلاگ سابق برگردم. می گفت: [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345