-ص۹۶ |رفتنش فاش شده بود این اواخر اگر کسی حواسش جمع بود میتوانست بفهمد که محمودرضا آماده رفتن شده است. از نوجوانی در حال و هوای جهاد و شهادت بود، اما این رفت و آمدهای سالهای آخر به سوریه و حضورش در متن جنگ، روحیات او را جور دیگری ساخته بود. من از اینکه آدمی مثل او عاقبت در این راه شهید می شود و این شهادت هم نزدیک است مطمئن بودم این اواخر چیزهایی در حرکات و سکناتش ظاهر شده بود که مشخص میکرد حالش متفاوت است. همیشه آدم را در چنین مواقعی با شوخی و تکه پراندن می پیچاند. یک بار که با خانواده اش آمده بود تبریز و مهمان من بودند، همسرم به من گفت: «نگذار برود. این این دفعه برود شهید می شود.» گفتم «از کجا این طور مطمئن میگویی؟» گفت: «از چهره اش پیداست.» [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345