✅ فرزندآوریِ به وقت سال ۸۸ با کمترین هزینه و امکانات یه عروسی ساده گرفتیم. از همون اوایل ازدواجمون منو همسرم میگفتیم که بعد از ۵ سال بچه دار بشیم ( که چه اشتباه بزرگی کردیم ) بعد از گذشت ۳ سال از زندگی مشترک، تصمیم گرفتیم که یه عضو دیگه به خانوادمون اضافه بشه، ولی انگار داشتیم تقاص ناشکری مون رو پس میدادیم که این امر رو به تعویق انداختیم. پس از یه مدتی که گذشت، نتیجه ای نگرفتیم. رفتم دکتر اولش گفتن که من کیست دارم. یه دوره دارو خوردم و رفع شد. اما یه خورده که گذشت بازم نشد. ایندفعه رفتیم پی چک کردن همسر و بعد از کلی دکتر و آزمایش و سونوگرافی فهمیدیم که همسرم واریکوسل دو طرفه داره و باید عمل بشه😔 اوایلش همسرم راضی به عمل نشد با اینکه خیلی بچه دوست داشتیم. خلاصه خیلی زود راضی شد و با کلی استرس رفت زیر تیغ جراحی. چند ماه بعد از عملِ همسر به لطف خدا باردارشدم. با اینکه برای حامله شدن خیلی سختی کشیدم اما خداروشکر بارداری خیلی خوب و راحتی داشتم. دی ماه ۹۳، دختر نازنینم به دنیا اومد. دخترم تلافی بارداری آسوده رو درآورد. رفلاکس و کولیک شدید تا حدودا ۶ ماهگی. شب بیداریهای فراوان و بیخوابیهای پی در پی ولی با شیرینیهای دخترم، همه سختی ها رو از یاد میبردم. دکترم بهم گفت وقتی دخترتو از شیر گرفتی برای دومی اقدام کن( ای کاش که گوش میکردم ) دخترم رو که از شیر و پوشک گرفتم، گفتم تازه از آب و گل در اومده باشه چندسال دیگه ( خدا منو ببخشه) وقتی ۴ سالش شد برای دومی اقدام کردیم ولی متاسفانه نشد. بعد یک سال و نیم که میگذره متوجه شدیم همسرم دوباره واریکوسل داره😔😭 خیلی ناراحت شدیم اما به خدا توکل کردیم. از همه عزیزان میخوام که برای من و همه اونایی که در آرزوی فرزند هستن دعا کنن .. و خواهرانه میگم اگه در فکر فرزند آوری هستین، این موضوع رو به تعویق نندازین. التماس دعا یا علی ‌❣ @Mattla_eshgh