📕📗📘📙📔📒
📌 لحظات مرگ
💢 ابراهیم خلیل الله
#داستان_سیونهم
🔰حضرت ابراهیم(ع) خانهای داشت که در آن عبادت میکرد و هنگامی که بیرون میرفت آنرا قفل میکرد. روزی به خانه برگشت آمد و دید مردی درون خانه است.
🔹از او پرسید: چه کسی تو را به خانه من آورده است؟ جواب داد: مالک خانه، مرا به خانه آورده است.
🔸ابراهیم(ع) فرمود: مالک خانه منم، مرد گفت: کسی که مرا وارد کرده از من و تو مالکتر است.
🔹پرسید: تو کدام یک از فرشتگانی؟ پاسخ داد: من فرشته مرگم.
🔸ابراهیم(ع) پرسید: آیا میتوانی صورتی را که در آن زمان، جان مومنان را میگیری به من نشان دهی!
🔹پاسخ داد: آری! روی از من بگردان. ابراهیم(ع) از او روی برگرداند و چون به او نگریست، جوانی با صورتی زیبا و جامهای نیکو و بوی خوش دید.
🔸ابراهیم(ع)گفت: ای فرشته مرگ! اگر مومن هنگام مرگ صورت تو را ببیند برایش کافی است و با رضایت جان میدهد.
🌀قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ(سوره جمعه آیه ۸)
🔸 بگو عاقبت مرگی که از آن میگریزید، شما را ملاقات خواهد کرد.
#قصههای_دلنشین
#مهر_ماندگار
#داستان_کوتاه
#کتابخوانی
@Mehremaandegar