🔹تصور کنید وارد شهر جدیدی شدهاید، چه نمادها و نشانهها یا موضوعاتی در ابتدا توجه شما را به خود جلب میکند؟ معماری شهر؟ سازهها و ساختمانها؟ بزرگراهها و خیابانها؟ یا...؟
🔹حالا تصور کنید که وارد شهری شدهاید که از قبل شنیدهاید آن شهر جزو شهرهای مذهبی محسوب میشود، مثلا جزو یکی از شهرهای اسلامی است، حال برای اینکه پی به اثبات گزارهی فوق ببرید، به چه چیزهایی توجه میکنید؟ از نظر شما «شهر اسلامی» دارای چه ویژگیهایی است؟ آیا شهری است که صرفا «معماری» آن اسلامی است؟ آیا شهری است که فیالمثل در آن گنبد و مناره و اماکن مذهبی زیاد وجود داشته باشد؟ آیا به صرف وجود این موارد میتوان گفت که این شهر، اسلامی است؟
🔹ارکان اصلی شهرها
در جواب این سؤالات باید گفت که اگرچه معماری یا «کالبد شهر»، یکی از ارکان اصلی در شناخت تفاوت بین شهر اسلامی با سایر شهرها است، اما همهی تفاوت در این رکن نیست. در حقیقت معماری شهر، «شرط لازم» برای تحقق شهر اسلامی است نه «شرط کافی». در کنار معماری، شهرها دارای دو رکن مهم دیگر هم هستند: اول، انسانها بهمثابه مهمترین بازیگران این اجتماع، و دوم روابط و ارتباطات فیمابین این بازیگران. بنابراین هر شهری از دو جزء سختافزاری و نرمافزاری تشکیل شده است، معماری شهر بعد سختافزاری آن را تشکیل میدهد و روابط اجتماعی انسانها بعد نرمافزاری آن را. اتفاقا بعد نرمافزاری شهر نیز مهمتر از بعد سختافزاری آن است. به سخن دیگر، اگر بپذیریم که «هر شهری را اهالی آن شهر میسازند»، پس شهر اسلامی یعنی شهری که اولا مردمانش مسلماناند و ثانیا روابط اجتماعی بین آنها نیز مبتنی بر آموزههای اسلامی است.
منبع:
khamenei.ir
🏙 رهایی از معماری وحشی
◀️
تلگرام |
ایتا