رادیات ماشین پدر سوخت و باید تعویض میشد رادیات نو یک کارتن بزرگ داشت حدودا یک متر در هفتاد سانت 👌 پسرم با اصرا گفت ببریمش بالا میخوام کاردستی درست کنم. نشستیم فکر کردیم بهترین کار درست کردن یک خانه برای بازی با عروسکهاست من و پسری دست به کارشدیم روی کارتن نقشه خانه پر از در و پنجره البته با معماری اسلامی👌😇 در حدی که پسرم گفت چقدر شبیه مسجدمون(مسجد محله) شده نوبت به رنگ رسید. منتظر ماندیم تا پسر کوچک لالا کند بعد بریم سروقت رنگ آمیزی و چون پسری در تحریم نخریدن وسایل جدید بود دست به دامان وسایل دانشگاه با قدمتی نزدیک به یک دهه شدیم😅 رنگ جور شد اما قلمو نداشتیم😕 یک تکه نمد برداشتیم رنگ کردیم خانه مان را وقتی پدر و پسری کوچک بیدارشدند تعجب گردند از این همه خلاقیت🤩😳 گرچه خانه مان زیاد دوام نیاورد اما به قهقهه ها و شادی بچه ها می ارزید فکر کنید سقف خانه را کندند دوتایی با همکاری رفتند داخل خانه کارتونی که ۱۵سانت بیشتر قطر نداشت😂 اینقدر ورجه وورجه کردند که خانه از هم پاشید . تمام مدت شادی شان ته قلب من و همسری ماندگار شد❤️ ╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯