#شَهیدانه
یکی از همسنگریہاش تو سوریہ میگف:
من بستنِ کمربندایمنی وازمحمودرضا یادگرفتم!
وقتی میشِست پشتِ فرمون ، کمربندش ومیبست.
یباربہش گفتم اینج ـا دیگہ چرا میبندی!
سوریہ کہ پلیس نیست!
گف: میدونی چقدر زحمت کشیدم باتصادف نَمیرم!؟
#شہیدمحمودرضابیضایی🌱-
#شهیدانه
#خاطره_شهید