[رسم علامه جوادی آملی (و افراد دقیق) اینه که کلمه‌ی «درجات» رو برای مراحل خوب و بایستنی به کار می‌برند و کلمه‌ی «درکات» رو برای مراحل بد و نبایستنی. یک نمونه‌اش اینه:] ره آورد سير آدمي در مسير درجات يا دركات انسان در نظام هستي، يا در مسير «درجات» و ولايت الهي حركت مي كند يا در مسير «دركات» و ولايت شيطاني و هبوط به سوي اَسفل السافلين. اگر انسان در مسير ولايت الهي قرار گرفت به جايي مي رسد كه ابتدا محبّ و سپس محبوب خداي سبحان مي شود و آنگاه خداي سبحان، زبان، چشم و گوش او مي شود و چنين انسان ملكوتي به وسيله خدا مي شنود، مي بيند، مي گويد و...: «وإنه ليتقرّب إلي بالنافلة حتي أحبّه فإذا أحببته كنت سمْعَه الذي يسمع به وبصره الذي يبصر به ولسانه الذي ينطق به ويده التي يبطش بها... »[1] و از اين برتر مقامي است كه انسان، «عين الله» و «يد الله» شود، همان گونه كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي فرمايد: «أنا عين الله وأنا جنب الله وأنا يدالله»[2] . تفصيل بحث درباره قرب نوافل و قرب فرايض كه در حديث معروف به قرب نوافل مطرح است، به محلّ مناسب خود موكول مي شود. كسي كه در مسير دركات شيطاني حركت كند، ادله عقلي و نقلي نشانه آن است كه در اين مسير ابتدا به جايي مي رسد كه شيطان در دل او آشيانه مي كند و سپس شيطان با زبان او سخن مي گويد و با چشم او مي بيند؛ يعني، چنين شخصي ابزار ادراك و تحريك شيطان مي گردد و... تا آن جا كه سخن انسان جز گناه و نگاهش جز معصيت نباشد: «اتخذوا الشيطان لأمرهم ملاكاً واتخذهم له أشراكاً فباض وفرّخ في صدورهم ودبّ ودرج في حجورهم فنظر بأعينهم ونطق بألسنتهم»[3]. =========== [1]ـ اصول كافي، ج2، ص352. [2]ـ بحار، ج 24، ص 194. [3]ـ نهج البلاغه، خطبه 7. تسنيم، ج ۲ ص ۲۹۱ https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402