برخاک با شکسته پری گریه میکنم
بر زخم مانده بر جگری گریه میکنم
با خاطرات کوچه ی باریک سالهاست
درتنگنای هر گذری،گریه میکنم
از لحظه ای که سینه ی تو پشت درشکست
تا میرسد صدای دری گریه میکنم
در روضه ای که میشنوم اسم میخ را
باضجه ی بلندتری گریه میکنم
من داغدار آتش وخاکسترم که با
تصویر چوب شعله وری گریه میکنم
@Muhallel