✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
@zohoreshgh
❣﷽❣
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و دوم
❇️ دعوت به حمله دسته جمعی
[ عادت جنگ بر این بود که هر روز گروهی خاص میجنگیدند. سپاهیانم را تشویق کردم که همگی آماده حملهای دستهجمعی باشند: ]
🔻سپاس مخصوص خدایی است که هر آنچه بشکند، کسی نتواند آن را استوار سازد و هر آنچه استوار کند، کسی نتواند آن را بشکند. اگر خدا میخواست، حتی دو نفر از این امت یا دو تن در میان مخلوقات با هم اختلاف پیدا نمیکردند و کسی از امت با شخص دیگری به ستیزهجویی و نزاع بر نمیخاست و هیچ فرودستی به برتری اهل فضیلت اعتراض نمیکرد.
🔻تقدیر الهی، ما و این قوم را به این مکان رسانید تا رودرروی هم قرار گیریم. ما در معرض نگاه و شنود پروردگار خویش هستیم. اگر او میخواست در گرفتن انتقام شتاب میکرد یا از جانب او تغییری پدید میآمد و در نتیجه دروغ ستمگر آشکار میگشت و سرنوشت حق بر همگان نمایان میشد؛ ولی خداوند دنیا را سرای اعمال و آخرت را نزد خویش سرای پاداش و محل قرار، ساخته است.
« لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى؛
تا بدکاران را به کیفر کارهای بدشان برساند و نیکوکاران را در برابر اعمال نیکشان پاداش دهد».
🔻آگاه باشید که بهخواست خدا، شما فردا با این دشمن روبرو خواهید شد. پس امشب را به عبادت طولانی سپری سازید و قرآن را بسیار تلاوت کنید و از خداوند صبر و پیروزی بخواهید و با جدیت و دقت با دشمن ملاقات کنید و در همه حال راستگو باشید.
🔻[ اول صبح نماز را بهجا آوردیم و همه لشکر تکبیرگویان حمله کردند. زمین به لرزه در آمد و صفهای لشکر شام از هم پاشید. تا شب جنگ ادامه پیدا کرد. در پایان این جنگ که با موفقیت همراه بود، خطاب به یارانم گفتم: ]
🔻ای مردم، فردا به جنگ برگردید و به سوی دشمن حمله ببرید، چشمها را فرو بندید، صدایتان کوتاه و سخن گفتن شما اندک باشد و پایداری کنید و خدا را فراوان یاد کنید.
« وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛
و نزاع و کشمکش نکنید تا سست نشوید و قدرت شما از میان نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است».
❇️ برطرف ساختن زمینههای سوءظن و تهمت
🔻[ جمعی از مردم خبر آوردند که معاویه با خالدبنمعمّرالسدوسی از قبیله "ربیعه" مکاتبه کرده و درصدد جذب وی برآمده است.
بزرگان قبیله ربیعه را فرا خواندم و به آنان گفتم: ]
🔻ای گروه ربیعه، شما یاوران من هستید که دعوت مرا اجابت کردهاید. در نگاه من، شما مطمئنترین قبیله عرب به شمار میآیید. به من گزارش دادهاند که معاویه با بزرگ شما، خالدبنمعمّر، مکاتبه کرده است. اکنون او را به اینجا خواستهام و شما را نیز گردآوردهام تا شما را شاهد بگیرم و سخن من و او را بشنوید.
🔻[ و خطاب به خالدبنمعمّر نیز گفتم: ]
ای خالدبنمعمّر، اگر آنچه به من گزارش دادهاند درست باشد، خدا و این گروه از مسلمانان را که به دعوت من اینجا گرد آمدهاند شاهد میگیرم که تو در امنیت کامل باشی تا به عراق یا حجاز بروی یا هر سرزمینی که زیر سلطه معاویه نباشد. اما اگر این گزارش صحت ندارد و دروغی به تو نسبت داده شده است، با سوگند خوردن، دلهای ما را درباره خودت صاف کن تا مطمئن شویم.
[ خالد سوگند یاد کرد که چنین مکاتبهای صحت ندارد. پس از آن، برخی یارانم پیشنهاد کردند به وی اعتماد کنم و برای اطمینان خاطر از او، تعهد بر وفاداری بگیرم. من نیز چنین کردم. ]
📚منابع:
۱. سوره نجم، آیه ۳۱
۲. تاریخ طبری، ج۴، ص۹
۳. الکامل، ج۳، ص۲۹۵
۴. سوره انفال، آیه ۴۶
۵. وقعة صفّین، ص۲۲۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
،،،،،،،
#علی_از_زبان_علی ،،،،،،،
#ادامه_دارد.....
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨