🌴🏴چشم خدا🏴🌴 چشم‌هایت را فقط شب اول محرم می‌شود قرض بدهی به من؟ نگو نمی‌شود که در قاموس شما نشدن معنا ندارد. می‌خواهم شب اول با چشم‌های تو برای حسین گریه کنم. من تا امروز خون گریه کردن را ندیده‌ام. چشم‌هایت را یک شب به من بده تا با آنها برای حسین خون گریه کنم. تا کنون فقط شنیده‌ها بوده که اشکم را جاری کرده می‌خواهم در شب اول محرم با چشم‌های تو کربلا را به تماشا بنشینم و از این پس، برای آن چه دیده‌ام گریه کنم. نگرانم جانم نباش، من جان‌سخت‌تر از این حرف‌ها هستم. می‌بینم و تاب می‌آورم و اگر هم طاقتم قد نداد، تو هستی که به دادم برسی. چشم‌هایت را به من بده تا اشک بریزم و بریزم و قطره قطرۀ اشک‌هایم را جمع کنم که تا دنیا دنیاست با آنها شفا بدهم چشم‌های نابینا را. چشم‌هایی که تو را نمی‌بینند، خدا را نمی‌بینند، حسین را نمی‌بینند و کربلا را هم نمی‌بینند. چشم‌هایت را اگر به من دادی و یک شب برای حسین گریه کردم، دیگر چشم‌های خودم را نمی‌خواهم. تا آخر عمر بدون چشم، در اوج بینایی زندگی خواهم کرد. شبت بخیر چشم خدا! 🌴🏴🌴🏴🌴