✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز:
«لَیلَةُالهَریر»
روز جمعه، ١۴٠١/٠۶/١٨
✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم اما
شب گذشته طبق تاریخ، برابر با «لَیلَةُالهَریر»، شبی از شبهای بسیار سخت جنگ صفین بود که سپاهیان معاویه در اثر شکست نمایان و شدت سرما و ترس مثل سگ در بیابان، ناله میکردند؛ لذا از آنجا که عرب، در لغت به زوزهی سگ در شبهای سرد زمستانی، «هریر» میگوید؛ این شب به «لَیلَةُالهَریر» معروف شد. [لسان العرب، ج ۵، ص۲۶۰]
به گفته «مِنْقَری» از مورخان قرن سوم هجری: «در آن شب جز صدای چكاچک شمشیر كه در دل مردان هولانگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید!» [وَقْعَةُ صِفّین، ص۴۷۸]؛ ابن مُسکَوَیه رازی، مورخ نامی ایرانی نیز در توصیف «لَیلَةُالهَریر» میگوید: «در آن شب، سپاهیان چنان جنگیدند كه نیزهها همه درهم شكست و در کمانها تیری باقی نماند، و سپس دست به شمشیر بردند...» [تجارب الأمم، ج۱، ص۵۳۵]
همچنین در آن شب، حضرت علی(ع) پس از حمد و ستایش خدا، خطاب به سپاهیان خود فرمودند: «ای مردم، كار بر شما و بر دشمن بدین قرار رسیده که جز واپسین دم دشمن باقی نمانده است... آن قوم به مرادی جز دینداری در برابر شما ایستادگی و لجاجت به خرج دادند تا به دست شما، بدین وضع دچار شدند؛ انشاالله صبحگاهان بر آنان میتازیم و در پیشگاه خدای عزوجل به داوریشان میکشانیم» و سپس برای پیروزی لشکر اسلام دعا نمودند.
[وَقْعَةُ صِفّین، ص۴۷۸]
مورخین آوردهاند که
در این شب لشگریان معاویه، شکست کامل خود را پذیرفته بودند، ولی متأسفانه در روز بعد یکی از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین (ع) به نام «اَشْعَث بْن قَیس کِنْدی» که ریاست سپاهیان قبایل کنده و ربیعه را بر عهده داشت، در برابر حضرت علی (ع) لب اعتراض گشود و بین سپاهیان تفرقه ایجاد کرد و سپس خطبهای خواند و ادامه جنگ را به صلاح اعراب ندانسته و گفت: «ای تودهی مسلمان، دیدید كه دیشب بر شما چه گذشت و چه اندازه از (دلیران) عرب نابود شدند؛ به خدا سوگند من بدین عمری كه به خواست خدا سپری كردهام، هرگز شبی چنین سخت ندیده بودم؛ پس حاضران به غایبان باز گویند که به راستی اگر ما از پیكار باز نایستیم، نسل عرب یكسره نیست و نابود خواهد شد و حرمتهایی كه باید نگهداشته شود، جمله تباه میگردد؛ به خدا سوگند من این سخنان را از روی هراس از مرگ نمیگویم، لیكن من مردی كهنسالم و بر [زنان و] فرزندان پروا دارم كه اگر فردا همه نابود شویم چه بر سر آنان خواهد آمد» [وقعةصفین، ص۴۸۰]
پس معاویه ملعون با شنیدن این سخنان تفرقهافکنانه، خشنود شد و اشعث را ستود، و شامیان را نیز امر کرد که چنین سخنانی را خطاب به کوفیان بر زبان برانند و همین خیانت اشعث و عدم تبعیت از امیر مؤمنان (ع)، مقدمه دسیسهی عمروعاص و قرآن به سر نیزهها کردن و به دنبال آن ماجرای حکمیت شد. [وقعةصفین، صص۴۸۱-۲۸۳]
پس از به نیزه کشیده شدن قرآنها توسط لشگر مکر نیز باز هم «اشعث» با تحریک جمعی از اصحاب بیبصیرت، امیرالمؤمنین (ع) را مجبور کرد که پیشنهاد دعوت به کتابالله را بپذیرند و جنگِ پیروز را متوقف نمایند؛ [وقعة صفین، ص۴۸۲] او سپس نظر معاویه را درباره قرار دادن یک حَکَم از شام و دیگری از عراق را پسندید و با حَکَم شدن «عبدالله بن عباس» از جانب امام و عراقیان مخالفت کرد و «ابوموسی اشعری» را پیشنهاد داد؛ [تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۹]؛ همچنین به گزارش یعقوبی مورخ قرن سوم، هنگام نوشتن صلحنامه میان نمایندگان دو سپاه بر سر لقب «امیرالمؤمنین» برای امام علی(ع) اختلاف شد و اشعث در اینجا نیز خواستار محو این لقب در صلحنامه گردید؛ [همان]
البته خیانتهای اشعث، به همینجا ختم نشد و در تاریخ آمده که او پس از جنگ نهروان نیز، هنگامی که امیرالمؤمنین (ع)، یارانشان را به جنگ مجدد با معاویه فراخواندند، با حضرت مخالفت کرد و خستگی از جنگ را بهانه نمود و گفته او در دیگر سپاهیان حضرت نیز تأثیر منفی گذاشت و به همین سبب، امام از جنگ با معاویه منصرف و راهی کوفه شدند. [تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۸۹]
بر اساس منابع تاریخی، «اشعث» در ماجرای شهادت امام علی(ع) نیز نقش داشته و به گزارش یعقوبی، هنگامی که ابنملجم برای کشتن امیرالمؤمنین (ع) از مصر به کوفه رفت، یک ماه در منزل اشعث اقامت گزید و توطئه و شمشیرش را آماده نمود؛ [تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۱۲]
همچنین «ذهبی» در سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۰ آورده که اشعث، قبلاً هم حضرت علی (ع) را به مرگ تهدید کرده بود!
✍️ براساس از آنچه گذشت، درمییابیم که وجود یک فرد منافق در جبهه و لباس حق، چقدر برای اسلام و مسلمین خطرناک است؛ لذا همیشه باید هوشیار بود چراکه در تاریخ، امثال «اشعثها»، کم نبودهاند!
https://eitaa.com/ROOZBARG