مرغ قتا ، اگر چه که بر نیزه لانه کرد
سیمرغوار رفت و به قاف آشیانه کرد
گهواره ، طفل ، تیر ، عطش ، شاعری نشست
این چند واژه را غزلی عاشقانه کرد
ششماههای که تشنهی دریای عشق بود
با دست و پا زدن عطشش را بهانه کرد
گهواره را گذاشت و دست نسیم داد
آهسته روی سینهی خورشید خانه کرد
پرواز کرد تیر بلا از کمان ظلم
بر کوه عشق خورد و به سویش کمانه کرد
روح القدس، پدر ، پسر ، اینجا به نام دوست
تیر سه شعبه هر سه نفر را نشانه کرد
هر سالکی به عالم بالا اگر رسید
با چشم دل ، نظر به همین آستانه کرد
#شب_زیارتی_ارباب
@Radmanminer