🔸ادامه 👇
❕یا در نقل دیگری علی علیه السلام فرمود ؛
« آیا تو را چهار چیز نیاموزم که به کمک آن از طبیب بی نیاز شوی، بر سفره منشین مگر آن هنگام که گرسنه ای و از سفره بر نمی خیزی مگر آنکه هنوز میل خوردن داری ،غذا را خوب بجوی و هنگام خوابیدن به بیت الخلا برو ، اگر این چهار نکته را به کار بستی از طب بی نیاز می شوی »
📚الخصال ج1 ص229
❕همینطور توصيه هایی به خوردن ميوه ها و سبزى ها و
#دانه هاى غذایی و خواص دارویی آنها شده است که تفصیل آن روایات در آدرس ذیل آمده است ؛
📚بحار الانوار ج59 ص62 به بعد « ابواب الطب و معالجه الامراض و خواص الادویه »
👌بنابراین اسلام به طب و سلامت بدن بی توجه نبوده است و از سه جهت که عبارتند از دستورات پیشگیرانه ، توصیه های کلی جهت حفظ تن ، و بیان خواص دارویی گیاه ها و میوه ها ، به مساله سلامت بدن توجه داشته است .
❕اما چنان که در گذشته مفصلا توضیح داده ایم ؛
💠
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693
❕آنچه از روایات طبی به دست ما رسیده است این قابلیت را ندارد که ما آن را به عنوان
#مکتب_طبی_اسلام معرفی کنیم که عبارت باشد از تشخیص و علل انواع بیماری ها و راه درمان آنها ، این
#چارچوب در روایات ما نیامده است تا ما را از طب دیگران بی نیاز کند .
3⃣اهل بيت عليهم السلام به عنوان يك حرفه، وارد مسائل پزشكى نشده اند و آنان تمام هم و غم خود را جهت ترسیم مسیر هدایت و سعادت مصروف داشتند . ورود پيشوايان دين در مسائل پزشكى، مانند ورود آنان به ساير علوم، به صورت موردى و گاه به عنوان كرامت و اعجاز بوده، نه به صورت دائم و بدان نحو كه مردم به ديگر پزشكان، مراجعه مى كنند.
❕ بديهى است كه اگر مردم، اهتمام مى ورزيدند و از دانش سرشار اهل بيت عليهم السلام بهره مى جستند و به صورت متقن، آثار علمى آنان را ثبت و ضبط مىكردند، امروز، ذخاير علمى و فرهنگى عظيمى در رشته هاى مختلف دانش، در اختيار بشر بود؛ امّا متأسّفانه، جايگاه علمى اهل بيت عليهم السلام شناخته نشد .
4⃣خداوند پیامبران و امامان را برای تکمیل راه هدایت و سعادت فرستاد و شان آنها را هدایتگری بیان کرد نه درمانگری و صنعتگری و مهندسی و ...
📚بحارالانوار، ج 23، ص 99 ، باب 6
❕شان انبیاء و امامان علیهم السلام هدایتگری و ترسیم خط سعادت بوده است که اگر این ترسیم از ناحیه آنها واقع نمی شد ، برنامه هدایت و سعادت در دنیا به صورت کلی مختل می شود ، شان آن بزرگواران تکمیل کردن علوم دنیوی نبوده است ، بلکه پیشرفت در علوم دنیوی را بر عهده خود بشر گذاشتند ( اگر چه اهل بیت در این رابطه کمک هایی به بشر کرده اند ) زیرا بشر می توانست با تحقیق و تلاش به پیشرفت مادی دست پیدا کند ، اما اگر ترسیم راه سعادت نمی شد ، بشر به هیچ عنوان نمی توانست به سعادت برسد .
❕امامان علیهم السلام در علوم دنیوی به یافته های بشری احترام می گذاشتند و مثلا در همین مساله طبابت ، هم خودشان به نزد طبیبان می رفتند و با طبیبان ارتباط می گرفتند و هم یاران را از مراجعه به طبیبان ، حتی طبیبان غیر مسلمان منع نمی کردند و چنین نبود که بگویند ما علم طب و پزشکی را داریم و با هیچ طبیبی ارتباط نمی گیریم ، بر شیعیان هم حرام است که به سراغ طبیبی غیر ما بروند .
❕« نقل می کنند به جهت معالجه زخم امير المؤمنين عليه السّلام، اطبّاء كوفه را جمع كردند، و عالمتر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى گفتند، چون در جراحت امير المؤمنين عليه السّلام نگريست شش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم باشد، چون آن شش را حاضر كردند. رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد در آن دميد تا اطرافش به اقصاى جراحت رسيد و لختى بگذاشت، پس برداشت و در آن نظر كرد، بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد كه وصيّت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده است »
📚مقاتل الطالبيين، ص 23؛ بحار الأنوار، ج 42، ص 234
🔸ادامه 👇