🔸ادامه 👇
👌ملحد در ادامه اشکال کرده است که از دید اسلام ، مسلمان حق ندارد که از فلسفه احکام الهی سوال کند ، در حالی که این سخن صحیح نیست ، امامان گرامی ما در موارد فراوانی ، از فلسفه احکام سخن به میان می آوردند تا جایی که شیخ صدوق یک کتاب به نام « علل الشرایع » تالیف کرد و در آن روایاتی که از فلسفه احکام سخن به میان آمده است را جمع آوری کرد .
❕البته در مواردی ممکن است که فلسفه برخی از احکام از جانب معصومین علیهم السلام به ما نرسیده باشد ، در همچنین مواردی ، از آنجایی که ما خداوند را حکیم می دانیم ، تصدیق می کنیم که آن احکام دارای علل و اهداف و مصالحی است و از آن اطاعت می کنیم و بر خلاف ادعای معاند ، این اطاعت از روی فهم و دانش است نه ناآگاهی ، فهم و آگاهی به این که خداوند حکیم است و دستوراتش بر پایه مصالح و حکمت است لذا باید از او اطاعت کرد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛
« از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش دارای حکمت است ، اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد»
📚بحار الانوار ج 52 ص 92
❕در رابطه با دیدگاه اسلام در مورد فلسفه احکام ، برخی از علما می نویسند ؛
« بعضى از فرق مسلمين عقيده دارند احكام اللَّه معلل بالاغراض نيست؛ يعنى لزومى ندارد آنچه خدا امر كرده داراى فلسفه اى باشد و آنچه را نهى كرده داراى مفسده اى. آنها در واقع حكيم بودن خدا را زير سؤال مى برند و توجه ندارند كه اگر احكام تابع مصالح و مفاسد نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مى آيد و اساساً اين سخن برخلاف آيات زيادى از قرآن است كه براى نماز و روزه و حج و قصاص و امثال آن فلسفه هايى ذكر كرده است. به يقين آنچه را خدا امر فرموده داراى فوايد مادى يا معنوى يا هر دو بوده و آنچه را نهى كرده مفاسدى اينچنين داشته است. نه تنها احكام الهى، احكام وقوانينى نيز كه درعرف عقلا وضع مى شود همه از اين قبيل است؛ گاهى هفته ها و ماهها درباره مصلحت و مفسده يك قانون مطالعه و بررسى مى كنند تا بتوانند حكمى را در عرف خودشان وضع كنند.
❕آيات مربوط به حلال كردن طيبات و حرام كردم خبائث ( اعراف 157 ) همگى شاهد بر اين است كه قبلًا طيب و خبيثى وجود دارد كه به سبب آن حكم الهى مطابق آن صادر مى شود.
👌تنها تفاوتى كه ميان احكام الهى و احكام عرفى است اين است كه احكام عرفى چه بسا بر اساس مصالح و مفاسدى وضع مى شود كه نتوانسته اند تمام جوانب آن را بررسى كنند و به همين دليل پس از مدتى ممكن است خلاف آن كشف شود؛ ولى احكام الهى چنين نيست، علم بى پايان خداوند سبب مى شود كه احكام بر اساس رعايت تمام جوانب مصالح و مفاسد وضع شود و هرگز خلافى در آن نخواهد بود.
❕بعضى نيز معتقدند گرچه احكام داراى مصالح و مفاسدى است؛ ولى ما نبايد به سراغ آنها برويم، بايد مطيع فرمان باشيم؛ آنجا كه امر شده انجام دهيم و آنجا كه نهى شده خوددارى كنيم و مطلقاً به سراغ فلسفه احكام نبايد رفت.
👌ولى اين نيز برخلاف آياتى است كه ما را تشويق به فهم مصالح و مفاسد احكام مىكند و همچنين برخلاف رواياتى است كه ائمه هدى عليهم السلام مصالح احكام را مشروحاً بيان كرده اند و نيز بعضى از اصحاب خدمت امامان عليهم السلام مىرسيدند و فلسفه پاره اى از احكام را مى پرسيدند.
❕هرگز هيچ امامى آنها را نهى از اين سؤالات نكرد و اين دليل بر آن است كه مردم حق دارند از فلسفه احكام سؤال كنند و پاسخ بشنوند.
👌منتها در اينجا دو نكته مهم باقى مى ماند و آن اين است كه ؛
1⃣ اولًا بيان فلسفه احكام چه فايده اى دارد؟
❕پاسخ اين سؤال روشن است؛ انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مىشود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مى يابد و هنگامى كه مثلًا مفاسد بى شمار شرب خمر را مى شنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مى كند.
👌درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى آن را تحمل مى كند.
2⃣ثانياً: معناى آگاهى بر فلسفه احكام اين نيست كه ما همواره مقيد به آن باشيم و بگوييم چون مثلًا فلسفه دو ركعت بودن نماز صبح و سه ركعت بودن نماز مغرب را نمى دانيم بنابراين آن را انجام نمى دهيم. ما بايد گوش بر امر و چشم بر فرمان داشته باشيم چه فلسفه احكام را بدانيم يا ندانيم؛ ولى تا آنجا كه بدانيم به اطاعت راسخ ما كمك مى كند.
📚پیام امام امیر المومنین ع ، مکارم شیرازی ، ج 14 ص 105
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir