نقدی بر مولوی عبدالحمید در مورد سن حاکم !!!!
▫️کانال رسمی مولوی عبدالحمید تیتر زده است که مولوی عبدالحمید گفته است که افراد هشتاد و نود ساله نمی توانند برای جوانان تصمیم گیری کنند !!!!
❗️ ظاهرا جناب عبدالحمید می خواهد یکی از شرایط حاکم را سن و جوانی حاکم بیان کند , در حالی که این سخن بر خلاف اعتقاد صریح اهلسنت است و متاسفانه مولوی عبدالحمید در این موضوع نیز با اعتقاد اهلسنت مخالفت کرده است و مذهب جدیدی عرضه کرده است !!!!
👌علمای اهلسنت معتقدند که یکی از شرایط حاکم اسلامی , مسن بودن او است و حاکمی که مسن و پیر باشد به حکومت سزاوارتر است , چنان که برخی می نویسند :
" يك اشكالى كه بر خلافت امير المؤمنين عليه السّلام داشتند جوانى او بود. مىگفتند: على جوان است. ابو عبيده جرّاح در مسجد كه على را براى بيعت برده بودند به او گفت:
يابن عمّ، إنّك حديث السّنّ و هؤلاء مشيخة قومك، ليس لك مثل تجربتهم و معرفتهم بالامور، و لا أرى أبابكر إلّا أقوى على هذا الأمر منك و أشدّ احتمالا و اضطلاعا به، فسلّم لأبى بكر هذا الأمر! فإنّك إن تعش و يطل بك بقاء فأنت لهذا الأمر خليق و به حقيق فى فضلك و دينك و علمك و فهمك و سابقتك و نسبك و صهرك! «اى پسر عمو! تو جوانى و سنّت كم است، و اين جماعت، شيوخ قوم تو هستند! تو همانند آنها تجربه و معرفت به امور را ندارى، و من به يقين مىدانم كه ابوبكر از تو بر اين امر قدرتش افزونتر است! و صبر و طاقتش در نهوض و قوّت در حمل اين بار بيشتر است! تو اين خلافت و امامت را به ابوبكر بسپار! پس اگر زنده ماندى و عمرت طولانى شد در آن صورت تو براى حكومت سزاوارى، و براى حمل اين بار، استوار و متين و نيرومند و قمين! به جهت فضل تو و دين تو و علم تو و فهم تو و سابقه تو و نسب تو و دامادى تو». "
📚الامامه و السیاسه ص 12
👌در اينجا مىبينيم كه با اين عبارات حساب شده، چگونه ابو عبيده جرّاح كه سوّمين نفرى است كه با ابوبكر بيعت كرده است و از كارگردانان سقيفه بوده و لحظهاى از طرفدارى شيخين دريغ نمىكرده است، علىّ بن ابيطالب را با وجود فضل و دين و علم و فهم و سابقه و نسب و دامادى كه بر شيخين برترى داشته است به گناه جوان بودن، از اقدام به امارت و در دست گرفتن امور مسلمين برحذر مىدارد و مىگويد: اندوهگين مباش كه در زمان پيرى اگر زنده باشى به خلافت خواهى رسيد! "
📚امام شناسی ج 8 ص 105
👌بر همین اساس ذهبی عالم نامی اهلسنت یکی از امتیازاتی که برای ابوبکر ذکر می کند که او را مستحق حکومت می کرد , مسن بودن و پیر بودن ابوبکر بیان می کند:
📚تاریخ الاسلام ذهبی , ج 2 ص 584 ( به نقل از کتاب سوالات ما , حسین تهرانی ص 19 و 42 )
👌همینطور قرآن تصریح می کند که ابراهیم علیه السلام در پیری صاحب فرزند شد و به مقام امامت و رهبری جامعه رسید : ( هود 72 _ بقره 124 )
❕یعقوبی مورخ بزرگ اهلسنت می نویسد که سن ابراهیم علیه السلام در وقتی که عهده دار امامت و رهبری جامعه بود و از دنیا رفت , صد و نود و پنج سال بوده است : " توفي إبراهيم، و كانت وفاته يوم الثلاثاء لعشر خلون من آب، و كانت حياته مائة و خمسا و تسعين سنة. "
📚تاریخ یعقوبی ج 1 ص 28
👌همینطور در روایات صحیح اهلسنت آمده است که افراد مسن و پیرتر باید عهده دار مقام امامت جمعه و جماعت شوند : "فَلْيَؤُمَّهُمْ أَكْبَرُهُمْ سِنًّا _ لْيَؤُمَّكُمَا أَكْبَرُكُمَا».
📚صحیح مسلم ج 1 ص 465 _ 466 _ سنن ابن ماجه ج 2 ص 218 _ سنن ابی داود ج 1 ص 280 _ مسند احمد ج 28 ص 320
👌خود جناب عبدالحمید هم که به عنوان سرپرست و رهبر دینی اهلسنت بلوچستان معرفی می شود از افراد مسن با ٧٦ سال سن می باشد !!!!
❕در قرآن نیز شرط عدم پیری برای حاکم جامعه بیان نشده است , آنچه ملاک است آن است که حاکم قدرت انجام دادن وظائفش را داشته باشد اگر چه سنش هم بالا رفته باشد , در صورتی که قدرت جسمانی لازم برای انجام وظائف را داشته باشد , باز هم حاکم مستحق حکومت است .
👌شروطی که در قرآن برای حاکم اسلامی بیان شده است , عبارتند از :
❕اجتناب از استبداد _ اجتناب از ظلم _ احسان _ اقامه نماز _ امانتداری _ ایمان _ پرداخت زکات _ تقوا _ توانایی جسمی _ توانایی علمی _ عبودیت _ عدالت _ عمل صالح _ قاطعیت _ مشورت ( آل عمران ١٥٩ _ یوسف ٧٨ _ ٧٩ _ ٥٦ _ مائده ٥٥ _ نساء ٥٨ _ یوسف ٥٤ _ ٥٥ _ نساء ١٤١ _ اعراف ١٢٨ _ بقره ٢٤٦ _ ٢٤٧ _ انبیاء ١٠٥ _ص ٢٦ _ نور ٥٥ _ آل عمران ١٥٩ )
📚فرهنگ قرآن ج 12 ص 92 ( شرایط حاکمان )
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht