عزیز مهربان من!
هرگز گمان مبر حالا که دور افتادهای تو را از
یادخواهم برد.
تو را هر لحظه و هر زمان، در چهرهی عابران
پیاده میبینم؛ تک تک چشمها شبیه چشمان
تو میشوند. قدمهایی که دیگری برمیدارد
شبیه به قدمهای توست. و تو، هرگز از
خیال شوریدهی من فراموش نخواهی شد.
حالا که دوری، میخواهم نزدیکترینِ به تو
باشم. نزدیکترین عابری که میبینی.
نزدیکترین دستی که لمس میکنی و
نزدیکترین قلبی که درونت احساس میکنی.
امشب، بیشتر از هر شبی که بیدار بودهای
کنارت هستم؛ بیشتر از هر زمانی که اشک
ریختهای و نبودهام...امشب با تمام شبها فرق میکند؛
امشب از آن توست :)#فاطیماه